جدول جو
جدول جو

معنی کمک - جستجوی لغت در جدول جو

کمک
اعانه
تصویری از کمک
تصویر کمک
فرهنگ واژه فارسی سره
کمک
اندک، کم، هر چیز خرد و کم
تصویری از کمک
تصویر کمک
فرهنگ فارسی عمید
کمک
اعانت و مددکاری چه در کار و بار و چه در جنگ، مساعدت، مدد، دستیاری کومک ترکی ادیار کوچ یار، یاری کم قلیل. یا کمکی. اندکی: هما آنطور که از رفتارش احساس میشد کمکی هم رنجیده خاطر مینمود. مدد یاری: امیر زاده رستم در جواب گفت من بر حسب کمک آمده ام. یا کمک مالی. بوسیله مال و پول کسی را یاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
کمک
مدد، یاری، کومک نیز به همین معنی است، آن که همکاری می کند، دستیار، همراه، کومک
تصویری از کمک
تصویر کمک
فرهنگ فارسی معین
کمک
یاری، مدد، همراهی
تصویری از کمک
تصویر کمک
فرهنگ فارسی عمید
کمک
Aid, Assistance
تصویری از کمک
تصویر کمک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کمک
ajuda, assistência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کمک
Hilfe, Unterstützung
دیکشنری فارسی به آلمانی
کمک
pomoc
دیکشنری فارسی به لهستانی
کمک
помощь
دیکشنری فارسی به روسی
کمک
допомога
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کمک
ayuda, asistencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کمک
aide, assistance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کمک
aiuto, assistenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کمک
hulp
دیکشنری فارسی به هلندی
کمک
सहायता , सहायता
دیکشنری فارسی به هندی
کمک
bantuan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کمک
مساعدةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
کمک
도움
دیکشنری فارسی به کره ای
کمک
עזרה , סיוע
دیکشنری فارسی به عبری
کمک
援助 , 帮助
دیکشنری فارسی به چینی
کمک
援助 , 支援
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کمک
yardım
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کمک
msaada
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کمک
ความช่วยเหลือ , ความช่วยเหลือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
کمک
সহায়তা , সাহায্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
کمک
مدد
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمکی
تصویر کمکی
اندکی، کم بودن، مختصر بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بکمک
تصویر بکمک
جمع ابکم، گنگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک همیاری
تصویر کمک همیاری
مساعدت
فرهنگ واژه فارسی سره
این واژه را معین تازی دانسته کمکام تازی به آرش گرداندام یا خپله است به آرش بنه یا ازدوی بنه پارسی است ضرو، مصطکی صمغ الکمکام
فرهنگ لغت هوشیار
سوغه (مرسومی باشد که سپاهیان از علوفه و ماهانه خویش به نویسندگان دهند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک کار
تصویر کمک کار
اییار یاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی است که برای کمک کردن به فنرهای موتور اتومبیل روی اسکلت آن نصب می شود، و بشکل پیستونی است که در داخل یک لوله حرکت می کند یار خیره آلتی است که برای کمک کرد بفنر های اتومبیل روی اسکلت آن نصب میشود 0 ساختمان آن بشکل پیستونی است که در داخل یک لوله حرکت میکند 0 در درون لوله مقداری روغن موجود است و کمک فنر هنگام باز شدن بسرعت باز میگردد ولی برای بسته شدن احتیاج بفشار زیاد دارد تا بتانی بسته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک طلبیدن
تصویر کمک طلبیدن
کمک خواستن فریاد دیدن یاری خواستن کمک خواستن
فرهنگ لغت هوشیار