جدول جو
جدول جو

معنی کمل - جستجوی لغت در جدول جو

کمل
جمع کامل، بزرگ
تصویری از کمل
تصویر کمل
فرهنگ لغت هوشیار
کمل
کامل، تمام
تصویری از کمل
تصویر کمل
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از کمبلای سنسکریت پشمینه چوخا بافته ای باشد پشمینه بغایت درشت و خشن که فقرا و درویشان پوشند: (دراز کار بود گر بکسوت کملی بتاج و تخت کند میل رای پیرو گدای)، (رضی الدین نیشابوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کملی
تصویر کملی
جامۀ پشمی خشن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکمل
تصویر اکمل
رساتر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکمل
تصویر اکمل
تمامتر، کاملتر، رسیده تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکمل
تصویر تکمل
کامل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکمل
تصویر مکمل
تکمیل شده، تمام شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکمل
تصویر مکمل
کامل کننده، تمام کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکمل
تصویر مکمل
تمام و کمال گردانیده شده، تام و تمام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکمل
تصویر اکمل
((اَ مَ))
تمامتر، کامل تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکمل
تصویر مکمل
((مُ کَ مِّ))
کامل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکمل
تصویر اکمل
کامل تر، تمام تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکمل
تصویر تکمل
تمام شدن، کامل شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکمل
تصویر مکمل
Complement, Supplement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
complemento, suplemento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
uzupełnienie, dodatek
دیکشنری فارسی به لهستانی
дополнение
دیکشنری فارسی به روسی
доповнення , доповнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
complemento, suplemento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
complément, supplément
دیکشنری فارسی به فرانسوی
complemento, supplemento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
পরিপূরক
دیکشنری فارسی به بنگالی
תוסף , תּוֹסֶפֶת
دیکشنری فارسی به عبری
การเสริม , ส่วนเสริม
دیکشنری فارسی به تایلندی
مكمولٌ , مكمّلٌ
دیکشنری فارسی به عربی