جامه چین دار: (میکشد از بس درازی گیسوت در پای دل زلف پر چینت کمر چینی است بر بالای دل)، (سید اشرف) توضیح بهار عجم و بنقل از او آنندراج نوشته که کمر چین مخصوص هند است و در ولایت (ایران) این را عیب دانند چرا که آنرا لولیان و رقاصان می پوشند، چینی که بکمر قبا دهند: (حاجی مراد... کمر چین قبای... خود را تکان داد)
جامه چین دار: (میکشد از بس درازی گیسوت در پای دل زلف پر چینت کمر چینی است بر بالای دل)، (سید اشرف) توضیح بهار عجم و بنقل از او آنندراج نوشته که کمر چین مخصوص هند است و در ولایت (ایران) این را عیب دانند چرا که آنرا لولیان و رقاصان می پوشند، چینی که بکمر قبا دهند: (حاجی مراد... کمر چین قبای... خود را تکان داد)
حالت و کیفیت کمر و توضیح هر کسی طبعا مایل است باینکه درباره او دیگران عقیده خوب داشته باشند و او را آدمی ارجمند و با ارزش بشمارند هر گاه این میل بدرجه شدت برسد و با حس بی اعتمادی بخویشتن همراه گردد کمرویی ظهور میکند. پس کمرو یی نتیجه بیمی است که آدمی دارد از اینکه مبادا او را دست کم بگیرند یعنی برایش ارزشی کمتر از آنچه خود او خواهانست قایل شوند. یا با کمرو یی. توام با خجالت: (در ایوان با کمرو یی بپدر سلام کردند و باطاق رفتند)
حالت و کیفیت کمر و توضیح هر کسی طبعا مایل است باینکه درباره او دیگران عقیده خوب داشته باشند و او را آدمی ارجمند و با ارزش بشمارند هر گاه این میل بدرجه شدت برسد و با حس بی اعتمادی بخویشتن همراه گردد کمرویی ظهور میکند. پس کمرو یی نتیجه بیمی است که آدمی دارد از اینکه مبادا او را دست کم بگیرند یعنی برایش ارزشی کمتر از آنچه خود او خواهانست قایل شوند. یا با کمرو یی. توام با خجالت: (در ایوان با کمرو یی بپدر سلام کردند و باطاق رفتند)