جدول جو
جدول جو

معنی کمرقیه - جستجوی لغت در جدول جو

کمرقیه
(کَ مَ گَ)
دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمرگاه
تصویر کمرگاه
کمر، جایی که کمربند بسته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمرچین
تصویر کمرچین
قسمت چین دار لباس در کمرگاه، نوعی لباس مردانه که در قسمت کمر چین داشته است
فرهنگ فارسی عمید
(مَ رَ)
حصاری است در سواحل حمص به شام. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(رِ قی یَ)
کاسه های بزرگ بارقییه منسوب به بارق کوفه. ابوذؤیب گوید:
فما ان هما فی صحفه بارقیه
جدید امرت بالقدوم و بالصقل.
(از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عمرویه
تصویر عمرویه
پیروان عمرو بن عبید تیره ای از خرد گرایان (معتزله)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرگاه
تصویر کمرگاه
محلی که کمر بند یا تنگ بر آن قرار گیرد کمر بست میان: (مویت نهاده سر بکمر گاه تو مگر آمد که با تو دست هوس در کمر کند)، (سلمان ساوجی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرچین
تصویر کمرچین
جامه چین دار: (میکشد از بس درازی گیسوت در پای دل زلف پر چینت کمر چینی است بر بالای دل)، (سید اشرف) توضیح بهار عجم و بنقل از او آنندراج نوشته که کمر چین مخصوص هند است و در ولایت (ایران) این را عیب دانند چرا که آنرا لولیان و رقاصان می پوشند، چینی که بکمر قبا دهند: (حاجی مراد... کمر چین قبای... خود را تکان داد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمپایه
تصویر کمپایه
کسی که رتبه و مقام او پست باشد دون مرتبه
فرهنگ لغت هوشیار
مترقیه در فارسی: مونث مترقی: افزون شونده، بالا رونده، پیشرفته مونث مترقی: دول مترقیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرمیه
تصویر مکرمیه
پیروان مکرم عجلی از رویگردانان
فرهنگ لغت هوشیار
حالت و کیفیت کمر و توضیح هر کسی طبعا مایل است باینکه درباره او دیگران عقیده خوب داشته باشند و او را آدمی ارجمند و با ارزش بشمارند هر گاه این میل بدرجه شدت برسد و با حس بی اعتمادی بخویشتن همراه گردد کمرویی ظهور میکند. پس کمرو یی نتیجه بیمی است که آدمی دارد از اینکه مبادا او را دست کم بگیرند یعنی برایش ارزشی کمتر از آنچه خود او خواهانست قایل شوند. یا با کمرو یی. توام با خجالت: (در ایوان با کمرو یی بپدر سلام کردند و باطاق رفتند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمرایه
تصویر حمرایه
توسکا توسه: درخت توسکای قشلاقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
الخجل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
Timidity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
timidité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
内気
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
utangaçlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
کم رویی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
woga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
ความขี้อาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
লজ্জা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
בַּיישָנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
胆怯
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
timidezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
소심함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
rasa malu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
संकोच
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
verlegenheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
timidez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
робость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
nieśmiałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
Schüchternheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
timidez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمرویی
تصویر کمرویی
сором'язливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی