جدول جو
جدول جو

معنی کلمن - جستجوی لغت در جدول جو

کلمن
چهارمین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
تصویری از کلمن
تصویر کلمن
فرهنگ فارسی عمید
کلمن
(کَمَ)
صورت چهارم از صور هشتگانه ابجدی. (فرهنگ فارسی معین). نام چهارمین صورت از صور هشتگانه حروف جمّل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چنان چون کودکان از پیش الحمد
بیاموزند ابجد را و کلمن.
منوچهری.
و رجوع به ابجدشود
لغت نامه دهخدا
کلمن
در فارسی کلمن و کلمن گویند تازی گشته چهارمین کوده وات که از ک ل م ن پدید آمده صورت چهارم از صور هشتگانه ابجدی
فرهنگ لغت هوشیار
کلمن
((کَ مَ))
صورت چهارم از صور هشتگانه ابجدی
تصویری از کلمن
تصویر کلمن
فرهنگ فارسی معین
کلمن
((کُ مَ))
نام تجاری یخدان
تصویری از کلمن
تصویر کلمن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلان
تصویر کلان
بزرگ، گنده، تناور، برای مثال گفت می ترسیدم ای مرد کلان / خود همان آمد همان آمد همان (مولوی - ۸۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامن
تصویر کامن
نهفته، پنهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
سخن، لفظی که معنی داشته باشد، آنچه انسان بر زبان می راند و مطلب خود را به وسیلۀ آن بیان می کند، یک جزء از کلام
کلمۀ استفهام (ادات استفهام): در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که سؤال و پرسش را برساند و به وسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو و غیره
کلمۀ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلمل
تصویر کلمل
ماده ای سفید و متبلور که از ترکیب جیوه و کلر به دست می آید و در طب به عنوان مسهل، ضد ورم و داروی دفع کرم روده به کار می رود، کلرور مرکورو، کلرور جیوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلون
تصویر کلون
چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در بر پشت آن نصب می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
لفظ، یک سخن، گفتار
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی زنگبازی سکزک ماده ایست رزینی (از جنس سقز) که ضمن تقطیر انواع تربانتین ها خصوصا تربانتین های مستخرج از انواع کاجها حاصل میشود. در صنعت معمولا سقز حاصل از درخت کاج را در معرض جریان بخار آب قرار میدهند تا اسانس های آن جدا شود و در نتیجه ماده ای زرینی بصورت توده شفاف زرد رنگ شیشه یی باقی میماند که همان کلفن است. کلفن در دارو سازی در ساختن تعداد زیادی از مشمع ها و پماد ها و ضماد ها بکار میرود و بعلاوه برای آنکه مو های آرشه ویلن روی سیمها ویلن نلغزد و موجب ارتعاش کامل شود مو های آرشه ویلن را بان آغشته کنند قلفونیا زنگباری علک یابس کلوفان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلمت
تصویر کلمت
کلمه: و این درباره (آنست) که کلمتها آن بیشتر مکرر است
فرهنگ لغت هوشیار
کالومل بنگرید به کالومل نام تجارتی پروتو کلرورد و مرکور است که بصورت گردی سفید رنگ میباشد و اقل از قرن سیزدهم ترکیبش شناخته شده و در پزشکی و صنعت بکار رفته است. در پزشکی خصوصا بعنوای داروی ضد کرم های دستگاه گوارش و ضد سیفیلیس بکار میرفته است و چون در مجاورت کلرورهای قلیایی (از قبیل نمک طعام) تبدیل به کلرورد و مرکور (سوبلیمه) که سمی شدید است میشود از این جهت مدت کمی قبل و بعد از تجویز و خوردن کالومل اغذیه بدون نمک باید تجویز گردد. کلمل
فرهنگ لغت هوشیار
قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند، کلیدان، چفت و بست پشت در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامن
تصویر کامن
پنهان، پوشیده شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلمن
تصویر چلمن
کسی که زود فریب خورد پخمه پیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلان
تصویر کلان
((کَ))
بزرگ، مهتر، عظیم، کبیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
((کَ لَ مَ یا مِ))
سخن، گفتار، یک جزو از کلام، لفظ معنی دار، مجموعه حروفی که یک واحد را تشکیل دهند در دستور زبان فارسی معمولاً کلمه را به نه بخش تقسیم کنند، اسم، صفت، عدد، کنایه، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط، صوت. 4
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلون
تصویر کلون
((کُ))
قفل چوبی که سابقاً پشت در حیاط کار می گذاشتند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کامن
تصویر کامن
((مِ))
پنهان شونده، پوشیده شونده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چلمن
تصویر چلمن
((چُ مَ))
گول، پخمه، بی دست و پا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
واژه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چلمن
تصویر چلمن
بی عرضه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کلان
تصویر کلان
عظیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
Word
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
mot
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
palavra
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
Wort
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
słowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
слово
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
слово
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
palabra
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
parola
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کلمه
تصویر کلمه
woord
دیکشنری فارسی به هلندی