- کلرات
- هر یک از نمک های اسیدکلریک
معنی کلرات - جستجوی لغت در جدول جو
- کلرات
- در اصطلاح شیمی، نام عمومی کلیه املاح منسوب به اسید کلریک یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است که یکی از اکسید کننده های قوی است
- کلرات ((کُ لُ))
- نام عمومی کلیه املاح منسوب به اسید کلریک H 3 Clo یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مهینگان
واژه ها
امور کلی، چیزهای کلی، مجموعۀ آثار نظم و گاه نثر یک شاعر یا نویسنده مثلاً کلیات سعدی
کلیات خمس: در علم منطق کلی هایی که در تعریف اشیا ذکر می شوند و عبارتند از مثلاً جنس مانند حیوانیت، نوع مانند انسانیت، فصل مانند ناطق بودن، خاصه مانند قوۀ خنده و عرض مانند نوشتن
کلیات خمس: در علم منطق کلی هایی که در تعریف اشیا ذکر می شوند و عبارتند از مثلاً جنس مانند حیوانیت، نوع مانند انسانیت، فصل مانند ناطق بودن، خاصه مانند قوۀ خنده و عرض مانند نوشتن
جمع کثره، بسیاری ها هنگفت ها فزونیها، جمع کثرت
کلمه ها، سخنان، گفتارها
چیزهای کلی و همادیان، امور کلی
قلعه
کره ها، گوی ها، در علم نجوم سیاره ها، جمع واژۀ کره
قلعه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، ملاذ، پشلنگ، قلاط، دیز، اورا، حصن، ابناخون، دژ، دز، رخّ، دیزه برای مثال تیر تو از کلات فرود آورد هزبر / تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را (دقیقی - ۹۵)
ده یا قلعه که بر روی کوه ساخته شده باشد
ده یا قلعه که بر روی کوه ساخته شده باشد
جمع کره، کره ها، گویها
قلعه مستحکم حصار: (گذر بر کلات ایچ گونه مکن گران ره روی خام گردد سخن)، (کنون بر کلات است و با مادرست جهاندار بافر و با لشکرست)، دهی کوچک قلعه یا ده که بر روی کوه ساخته شده باشد
فرانسوی ریتاک (وباء ریتاک از ریتن پهلوی) توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
هر یک از نمک های اسیدپرکلریک