ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند رواق، صفّه، ستافند، ستاویز، ستاوین، خیری، برای مثال جهان جای بقا نیست به آسانی بگذار / به ایوآنچه بری رنج و به کاخ و به ستاوند (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۳)
اِیوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند رِواق، صُفَّه، سِتافَند، سَتاویز، سَتاوین، خِیری، برای مِثال جهان جای بقا نیست به آسانی بگذار / به ایوآنچه بری رنج و به کاخ و به ستاوند (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۳)
مرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشه، اوشن، صعتر، سعتر
مَرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشِه، اوشن، صَعتَر، سَعتَر
چوبی که پشت در بیندازند که در باز نشود، پژوند، پژاون، برای مثال دل از دنیا بردار و به خانه بنشین پست / فروبند در خانه به فلج و به پژاوند (رودکی - ۵۲۲) چوب گازران که جامه را هنگام شستن با آن می کوبند
چوبی که پشت در بیندازند که در باز نشود، پَژوَند، پَژاوَن، برای مِثال دل از دنیا بردار و به خانه بنشین پست / فروبند در خانه به فلج و به پژاوند (رودکی - ۵۲۲) چوب گازران که جامه را هنگام شستن با آن می کوبند
نوعی از خیار بادرنگ. (از برهان) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). در کردی کلند، به معنی کدو. و کولوندیر، کدوی غلیانی. (از حاشیه برهان چ معین) ، آنچه مانند تسبیح از انجیر و قیسی و گردکان و خرمای خشک بر رشته کشیده باشند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. (برهان) (آنندراج). مرسله باشد از جوز و انجیر و مانند آن. (صحاح الفرس). ریسه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : خواجۀ ما ز بهر گنده پسر کرد از خایۀ شتر کلوند. طیان (از صحاح الفرس)
نوعی از خیار بادرنگ. (از برهان) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). در کردی کلند، به معنی کدو. و کولوندیر، کدوی غلیانی. (از حاشیه برهان چ معین) ، آنچه مانند تسبیح از انجیر و قیسی و گردکان و خرمای خشک بر رشته کشیده باشند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. (برهان) (آنندراج). مرسله باشد از جوز و انجیر و مانند آن. (صحاح الفرس). ریسه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : خواجۀ ما ز بهر گنده پسر کرد از خایۀ شتر کلوند. طیان (از صحاح الفرس)
یکی از شعب بیست و چهار گانه قدما و آن پنج نغمه است که برای تزیین در هشت نغمه عمل کنند. این شعبه بعشاق و زنگوله مناسب است: (چنان کزسیه غمر ابیخ بر کند فرو گفت این غزل را در نهاوند)
یکی از شعب بیست و چهار گانه قدما و آن پنج نغمه است که برای تزیین در هشت نغمه عمل کنند. این شعبه بعشاق و زنگوله مناسب است: (چنان کزسیه غمر ابیخ بر کند فرو گفت این غزل را در نهاوند)
دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره: (خواجه ما ز بهر گنده پسر کرد از خایه شتر کلوند)، (رودکی)، خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده
دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره: (خواجه ما ز بهر گنده پسر کرد از خایه شتر کلوند)، (رودکی)، خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده