جدول جو
جدول جو

معنی کلارسی - جستجوی لغت در جدول جو

کلارسی
(کَ)
دهی از دهستان ارزک از بخش نور شهرستان بابل است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
کلارسی
از دهات بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی کامیون که قسمت عقب آن به وسیلۀ کمپرسور از جای خود بلند شود و بار را بر زمین خالی کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
ویژگی آثار متعلق به مکتب کلاسیسم مثلاً نمایشنامۀ کلاسیک، ویژگی آثار ادبی و هنری دوران های گذشته مثلاً ادبیات کلاسیک، ویژگی هر آنچه به مدرسه و دانشگاه مربوط است، درسی
فرهنگ فارسی عمید
(کَ رُ)
شهری در ایونی که بوسیلۀ رب النوعش آپولون مشهور گردید. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کلاسی
تصویر کلاسی
آموزشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلانسی
تصویر قلانسی
دستادوز دستافروش منسوب به قلانس کلاهدوز کلاه فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراریس
تصویر کراریس
جمع کراسه، از ریشه پارسی کراسه ها کراسک ها
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از ساز های زهی کلاویه یی است و صدایی شبی صدای سنتور دارد. توضیح: این آلت در قرن. 16 م. اختراع شد و در انگلستان بنام هارپسیکورد و در ایتالیا بنام کلا ویچمبالو نامیده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ترادادی، دیرینه، پیشینیان پیشگامان، آموزیک آنچه در کلاسها بکار رود کلاسی درسی: کتاب کلاسیک، آنچه مربوط بدوره یونان وروم قدی یا مولفان بزرگ قرن 17 م. است: زبانها کلاسیک تاتر کلاسیک - 3. 2 آنچه بمنزله نمونه و سر مشق در طبقه خود بکار رود. یا ادبیات کلاسیک. آنچه در کلاسها بکار رود، کلاسی، درسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاجوی
تصویر کلاجوی
پیاله: (هان تا ندهی گوش باواز دف و نی هان تا نکنی رای صراحی و کلاجو)، (عمید لوبکی)
فرهنگ لغت هوشیار
اتومبیلی که قسمت عقب آن که محل بار است بوسیله یک پیستون کمپرسور بلند شده بار را تخلیه مینماید
فرهنگ لغت هوشیار
((کُ پِ رِ))
نوعی اتومبیل بارکش که قسمت حمل بار آن به وسیله نوعی پیستون بلند می شود و بار را تخلیه می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلانسی
تصویر قلانسی
((قَ))
منسوب به قلانس، کلاه دوز، کلاه فروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
((کِ))
آن چه که معمول و رایج است و جدید نیست، هر نوشته و اثر هنری که مطابق اصول و قواعد معمول قدیم باشد، فراگیری دانش یا فنی از طریق مدرسه و دانشگاه، به عنوان یک مکتب ادبی، شامل همه مکاتب ادبی پیش از قرن هفدهم فرانسه می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
Classic, Classical, Classically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
classique, classiquement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کرسی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasik, secara klasik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
ya kisasa, kwa kimapokeo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasik, klasik olarak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
クラシック , クラシックに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
经典的 , 经典地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
קלאסי , בצורה קלאסית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
클래식 , 고전적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
clássico, classicamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
क्लासिक , पारंपरिक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klassiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
classico, classicamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
clásico, clásicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
класичний , класично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
классический , классически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasyczny, klasycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klassisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
คลาสสิก , แบบคลาสสิก
دیکشنری فارسی به تایلندی