جدول جو
جدول جو

معنی کفرآمیز - جستجوی لغت در جدول جو

کفرآمیز
آمیخته به کفر
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
فرهنگ فارسی عمید
کفرآمیز
تجديفً
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به عربی
کفرآمیز
Blasphemous
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کفرآمیز
blasphématoire
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کفرآمیز
ลบหลู่
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به تایلندی
کفرآمیز
کفرآمیز
دیکشنری اردو به فارسی
کفرآمیز
کفرآمیز
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به اردو
کفرآمیز
অবজ্ঞাসূচক
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به بنگالی
کفرآمیز
küfürlü
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کفرآمیز
kumtukana Mungu
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کفرآمیز
冒涜的
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کفرآمیز
亵渎的
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به چینی
کفرآمیز
חפירה
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به عبری
کفرآمیز
신성모독적인
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به کره ای
کفرآمیز
menghujat
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کفرآمیز
निंदात्मक
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به هندی
کفرآمیز
blasfemisch
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به هلندی
کفرآمیز
blasfemo
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کفرآمیز
blasfemo
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کفرآمیز
богохульний
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کفرآمیز
богохульный
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به روسی
کفرآمیز
bluźnierczy
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به لهستانی
کفرآمیز
blasphemisch
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به آلمانی
کفرآمیز
blasfemo
تصویری از کفرآمیز
تصویر کفرآمیز
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سحرآمیز
تصویر سحرآمیز
آمیخته به سحر، کنایه از هر چه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عطرآمیز
تصویر عطرآمیز
آمیخته به عطر، خوش بو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارآموز
تصویر کارآموز
کسی که در حال یاد گرفتن کاری است، دانشجویی که برای کسب مهارت و تجربه در رشتۀ تحصیلی خود در جایی کار می کند، کسی که به دیگری چیزی می آموزد، تعلیم دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکرآمیز
تصویر مکرآمیز
آمیخته به مکر و حیله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکرآمیز
تصویر مکرآمیز
آمیخته به نیرنگ و خدعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحرآمیز
تصویر سحرآمیز
دلاویز فریبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفر آمیز
تصویر کفر آمیز
توام با کفر قرین کفر و الحاد: (سخنانش کفر آمیز است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآموز
تصویر کارآموز
کسی که مشغول آموختن کاری است، دانشمند، مطلع، حاذق، مجرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهرآمیز
تصویر مهرآمیز
عاشقانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنفرآمیز
تصویر تنفرآمیز
Repulsive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنفرآمیز
تصویر تنفرآمیز
отталкивающий
دیکشنری فارسی به روسی