مکر آمیز مکر آمیز فریب آمیز توام با مکر و حیله: (و اندک فرصتی را با فسونهای مکر آمیز دمار از روزگار امرا و اهل اختیار بر آرد) (انوار سهیلی) فرهنگ لغت هوشیار
شکرآمیز شکرآمیز آمیخته به شکر. (آنندراج). شکرآمیخته. شکرآلود. کنایه از سخت شیرین: بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت شاید که خندۀ شکرآمیز می کنی. سعدی. برآمیزی و بگریزی و بنمایی و برْبایی فغان از قهر لطف اندوز و زهرشکّرآمیزت. سعدی. و رجوع به شکرآمیخته و شکرآلود شود لغت نامه دهخدا
مهرآمیز مهرآمیز دل سوزانه، عطوفت آمیز، محبت آمیز، مودت آمیز، مهرآگین، مهربانانهمتضاد: قهرآمیز فرهنگ واژه مترادف متضاد