معنی عطرآمیز - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عطرآمیز
عطرآمیز
- عطرآمیز
- عطرآمیخته. خوشبو. معطر. (فرهنگ فارسی معین) :
از بسی بویهای عطرآمیز
معتدل گشته باد برف انگیز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
سحرآمیز
- سحرآمیز
- آمیخته به سحر، کنایه از هر چه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد
فرهنگ فارسی عمید