در دورۀ مغول لقبی که به بعضی از رجال، درباریان و شاهزادگان مغول داده می شد و کسی که به این لقب و عنوان می رسید از ادای باج و خراج معاف بود و از مزایایی برخوردار می شد و هروقت می خواست می توانست بی اجازه به حضور شاه برود، کنایه از آزاد گیاه ترخون
در دورۀ مغول لقبی که به بعضی از رجال، درباریان و شاهزادگان مغول داده می شد و کسی که به این لقب و عنوان می رسید از ادای باج و خراج معاف بود و از مزایایی برخوردار می شد و هروقت می خواست می توانست بی اجازه به حضور شاه برود، کنایه از آزاد گیاه تَرخون
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه در 24 هزارگزی جنوب تربت حیدریه و 20 هزارگزی خاور شوسۀ عمومی تربت به زاهدان. جلگه ای و معتدل است 128 نفر سکنه دارد. آب از قنات. محصول: غلات، ابریشم، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه در 24 هزارگزی جنوب تربت حیدریه و 20 هزارگزی خاور شوسۀ عمومی تربت به زاهدان. جلگه ای و معتدل است 128 نفر سکنه دارد. آب از قنات. محصول: غلات، ابریشم، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
اشترخان. طویلۀ شتر. خوابگاه شتران. شترخانه. مناخ. طویلۀ بزرگ برای شتر و غیره. باره بند. جای مهتر وشتر و چاروا. (یادداشت مؤلف). محلّی که شتران را در آنجا مسکن و غذا دهند و نگهداری کنند: بحر از موج وقت احسانش میدهد یاد از شترخانش. سلیم. قدغن حمامها و یخچالها و آوردن هیمۀ زمستانی به جهت مطبخ و غیره همگی را باید ناظردر وقت خود به قدر اخراجات سالیانه حاضر کند و جو وکاه به جهت اخراجات طوایل و شترخان سرانجام کند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 11). و رجوع به اشترخان شود
اشترخان. طویلۀ شتر. خوابگاه شتران. شترخانه. مناخ. طویلۀ بزرگ برای شتر و غیره. باره بند. جای مهتر وشتر و چاروا. (یادداشت مؤلف). محلّی که شتران را در آنجا مسکن و غذا دهند و نگهداری کنند: بحر از موج وقت احسانش میدهد یاد از شترخانش. سلیم. قدغن حمامها و یخچالها و آوردن هیمۀ زمستانی به جهت مطبخ و غیره همگی را باید ناظردر وقت خود به قدر اخراجات سالیانه حاضر کند و جو وکاه به جهت اخراجات طوایل و شترخان سرانجام کند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 11). و رجوع به اشترخان شود
دارویی است که آن را عاقرقرحا خوانند، قوت باه دهد. کژطرخون. (برهان). نام دارویی است که آن را کاکره و اکلکرا گویند و معرب آن عاقرقرحاست قوت باه دهد. (آنندراج). کزطرخون. نباتی است در مغرب کثیرالوجود و در شکل و شاخ و برگ و گل شبیه به بابونۀ بزرگ و با زغب و سفید و مفروش بر زمین وبیخش قریب به شبری و به ستبری انگشتی و تند و محرق و گویند او بیخ طرخون جبلی است مسمی به عود القرح است و آن در شام بسیار، جمعی برآنند که بیخ طرخون جبلی و نباتش شبیه به شبت و گلش زرد و دندانه دار مثل گل بابونه می باشد. (تحفۀ حکیم مؤمن ذیل عاقرقرحا)
دارویی است که آن را عاقرقرحا خوانند، قوت باه دهد. کژطرخون. (برهان). نام دارویی است که آن را کاکره و اکلکرا گویند و معرب آن عاقرقرحاست قوت باه دهد. (آنندراج). کزطرخون. نباتی است در مغرب کثیرالوجود و در شکل و شاخ و برگ و گل شبیه به بابونۀ بزرگ و با زغب و سفید و مفروش بر زمین وبیخش قریب به شبری و به ستبری انگشتی و تند و محرق و گویند او بیخ طرخون جبلی است مسمی به عود القرح است و آن در شام بسیار، جمعی برآنند که بیخ طرخون جبلی و نباتش شبیه به شبت و گلش زرد و دندانه دار مثل گل بابونه می باشد. (تحفۀ حکیم مؤمن ذیل عاقرقرحا)
نام محلی است به جنوب شرقی تهران که محل توقف و اسطبل شترهای ناصرالدین شاه بود در زیر قریۀ نجف آباد و تا قبل از آبادی کنونی تهران از نواحی خارج از تهران به شمار می آید
نام محلی است به جنوب شرقی تهران که محل توقف و اسطبل شترهای ناصرالدین شاه بود در زیر قریۀ نجف آباد و تا قبل از آبادی کنونی تهران از نواحی خارج از تهران به شمار می آید
برج حمام. برج کبوتر. کفترخان. کبوترخانه. باروگونه ای که کنند و در آن لانه های کبوتران سازند. (یادداشت مؤلف) ، در اصطلاح بنّایی سوراخها که در زیر حمام برای نقل حرارت سازند. (یادداشت مؤلف). و رجوع به کبوترخانه شود
برج حمام. برج کبوتر. کفترخان. کبوترخانه. باروگونه ای که کنند و در آن لانه های کبوتران سازند. (یادداشت مؤلف) ، در اصطلاح بنّایی سوراخها که در زیر حمام برای نقل حرارت سازند. (یادداشت مؤلف). و رجوع به کبوترخانه شود
خانه و محل نگهداری دفاتر و کتابچه های مربوط به درآمد و اموال و خراج و مالیات. ادارۀ عمومی که در آنجا دفترها و دفتر مخارج سلطنتی را ثبت و حفظ می کردند. (از ناظم الاطباء) : داروغۀ دفترخانه مبلغ پنجاه و هفت تومان و هشت هزار و کسری در قدیم مواجب و تیول داشته. (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 58). کتاب دفتر خانه دیوان اعلی و خاصۀ شریفه به تعلیقۀ وزیر اعظم مستند و بهمان شرح در دفاتر خلود ثبت و بنقصان عمل می نمایند. (تذکره الملوک ص 6). احکام و ارقام و احکام مواجب براتی و همه ساله... محرران دفتر خانه وزراء و مستوفیان سرحدات و اطبا و... به مهر او [لشکرنویس دیوان اعلی] میرسد. (تذکره الملوک ص 41). - دفتر خانه توجیه، در دفتر خانه توجیه دفاتر مستوفی خاصه را گذاشته اند که شامل املاک و درآمدها و هزینه های شخصی پادشاهست. در آنجا صورتی از املاک موروثی شاه است و صورتی از عایداتی که فراهم میشود و مخارجی که پرداخته میشود... در دفتر صاحب توجیه اسنادی را که باید مستوفی الممالک به آنها عمل کند نیز قرار داده اند. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 141) : شغل او [صاحب توجیه دیوان اعلی] این است که... هر قسم داد و ستدی که در دفترخانه شود باید بخط و مهر مشارالیه برسد. (تذکره الملوک ص 42). - دفتر خانه همایون اعلی، قسمتی از دیوان اعلی به روزگار صفویه بوده است. و ناظر دفتر خانه همایون اعلی که نه نویسنده زیردست داشت رئیس دفتر خانه همایون اعلی بود و ظاهراً ارقامی را که از روی آن وزیر اعظم تصدیق ملازمت و مدد معاش و پرداختها و غیره می کرد نگاه می داشت... ’شاردن’ ناظر و داروغۀ دفترخانه را در ردیف زیردستان مستوفی الممالک ذکر کرده است. این مطلب نشان میدهد که دفتر خانه همایون اعلی بمثابۀ قسمتی از دیوان اعلی محسوب می گردید... هیچ یک از سیاحان گویا از محل مخصوص ادارۀ دفترخانه سخنی نگفته اند و این مطلب دال بر آن است که دفترخانه در محل دیوان بوده است. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 136) : شغل مشارالیه [ناظر دفتر خانه همایون اعلی] آن است که ارقام ملازمت و مدد معاش و... که از هر دفترخانه می گذرد، بعد از تصحیح به مهر او میرسد. (تذکره الملوک ص 36). و خدمات جزئیه و تعیین کتاب دفتر خانه همایون وخاصه و عملۀ بیوتات معموره، از قرار تعلیقچۀ ’عالیجاه وزیر دیوان اعلی’... رقم ملازمت و خدمت داده میشود. (تذکره الملوک ص 6). هر ساله مبلغی از قرار تعلیقۀ عالیجاه (میرشکارباشی) از دفتر خانه همایون اعلی بصیغۀ تحصیل قوشچیان... تنخواه داده میشود. (تذکره الملوک ص 13). تعیین کتاب دفتر خانه همایون و خاصه و عملۀ بیوتات معموره... موقوف به عرض اقدس نیست. (تذکره الملوک ص 6). ، ادارۀ محاسبات و شمارگاه. (ناظم الاطباء)، (اصطلاح حقوق) دفتر اسناد رسمی. محضر. مؤسسه ای وابسته به ادارۀ ثبت که در آن اسناد انواع معاملات یا ازدواج و طلاق را ثبت کنند. (فرهنگ فارسی معین). محلی است که ’سردفتر’ برای انجام کار و وظائف دفتری خود تعیین و به ادارۀ ثبت محل و ادارۀ ثبت اسناد مرکزی اطلاع دهد. دفترخانه یکی از مؤسسات ادارۀ ثبت است و از نظر صلاحیت ذاتی (نوع و نصاب معاملات) به سه درجه تقسیم شده است: دفتر خانه درجۀ اول، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ اول و یک یا چند دفتریار اداره میشود و اجازۀ تنظیم همه گونه اسناد و معاملات (راجع به منقول و غیرمنقول) را دارد. دفتر خانه درجۀ دوم، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ دوم اداره میشود و اجازۀ تنظیم و ثبت اسناد و معاملات (جز مختصات دفتر خانه درجۀ اول) بهر مبلغی را دارا می باشدو اختیار دارد که یک دفتریار داشته باشد. دفتر خانه درجۀ سوم، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ سوم اداره میشود و اجازۀ تنظیم و ثبت اسناد تا پنج هزار ریال را دارد. (از فرهنگ حقوقی). و رجوع به دفتر اسناد رسمی در ترکیب های دفتر شود
خانه و محل نگهداری دفاتر و کتابچه های مربوط به درآمد و اموال و خراج و مالیات. ادارۀ عمومی که در آنجا دفترها و دفتر مخارج سلطنتی را ثبت و حفظ می کردند. (از ناظم الاطباء) : داروغۀ دفترخانه مبلغ پنجاه و هفت تومان و هشت هزار و کسری در قدیم مواجب و تیول داشته. (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 58). کتاب دفتر خانه دیوان اعلی و خاصۀ شریفه به تعلیقۀ وزیر اعظم مستند و بهمان شرح در دفاتر خلود ثبت و بنقصان عمل می نمایند. (تذکره الملوک ص 6). احکام و ارقام و احکام مواجب براتی و همه ساله... محرران دفتر خانه وزراء و مستوفیان سرحدات و اطبا و... به مهر او [لشکرنویس دیوان اعلی] میرسد. (تذکره الملوک ص 41). - دفتر خانه توجیه، در دفتر خانه توجیه دفاتر مستوفی خاصه را گذاشته اند که شامل املاک و درآمدها و هزینه های شخصی پادشاهست. در آنجا صورتی از املاک موروثی شاه است و صورتی از عایداتی که فراهم میشود و مخارجی که پرداخته میشود... در دفتر صاحب توجیه اسنادی را که باید مستوفی الممالک به آنها عمل کند نیز قرار داده اند. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 141) : شغل او [صاحب توجیه دیوان اعلی] این است که... هر قسم داد و ستدی که در دفترخانه شود باید بخط و مهر مشارالیه برسد. (تذکره الملوک ص 42). - دفتر خانه همایون اعلی، قسمتی از دیوان اعلی به روزگار صفویه بوده است. و ناظر دفتر خانه همایون اعلی که نُه نویسنده زیردست داشت رئیس دفتر خانه همایون اعلی بود و ظاهراً ارقامی را که از روی آن وزیر اعظم تصدیق ملازمت و مدد معاش و پرداختها و غیره می کرد نگاه می داشت... ’شاردن’ ناظر و داروغۀ دفترخانه را در ردیف زیردستان مستوفی الممالک ذکر کرده است. این مطلب نشان میدهد که دفتر خانه همایون اعلی بمثابۀ قسمتی از دیوان اعلی محسوب می گردید... هیچ یک از سیاحان گویا از محل مخصوص ادارۀ دفترخانه سخنی نگفته اند و این مطلب دال بر آن است که دفترخانه در محل دیوان بوده است. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 136) : شغل مشارالیه [ناظر دفتر خانه همایون اعلی] آن است که ارقام ملازمت و مدد معاش و... که از هر دفترخانه می گذرد، بعد از تصحیح به مهر او میرسد. (تذکره الملوک ص 36). و خدمات جزئیه و تعیین کتاب دفتر خانه همایون وخاصه و عملۀ بیوتات معموره، از قرار تعلیقچۀ ’عالیجاه وزیر دیوان اعلی’... رقم ملازمت و خدمت داده میشود. (تذکره الملوک ص 6). هر ساله مبلغی از قرار تعلیقۀ عالیجاه (میرشکارباشی) از دفتر خانه همایون اعلی بصیغۀ تحصیل قوشچیان... تنخواه داده میشود. (تذکره الملوک ص 13). تعیین کتاب دفتر خانه همایون و خاصه و عملۀ بیوتات معموره... موقوف به عرض اقدس نیست. (تذکره الملوک ص 6). ، ادارۀ محاسبات و شمارگاه. (ناظم الاطباء)، (اصطلاح حقوق) دفتر اسناد رسمی. محضر. مؤسسه ای وابسته به ادارۀ ثبت که در آن اسناد انواع معاملات یا ازدواج و طلاق را ثبت کنند. (فرهنگ فارسی معین). محلی است که ’سردفتر’ برای انجام کار و وظائف دفتری خود تعیین و به ادارۀ ثبت محل و ادارۀ ثبت اسناد مرکزی اطلاع دهد. دفترخانه یکی از مؤسسات ادارۀ ثبت است و از نظر صلاحیت ذاتی (نوع و نصاب معاملات) به سه درجه تقسیم شده است: دفتر خانه درجۀ اول، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ اول و یک یا چند دفتریار اداره میشود و اجازۀ تنظیم همه گونه اسناد و معاملات (راجع به منقول و غیرمنقول) را دارد. دفتر خانه درجۀ دوم، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ دوم اداره میشود و اجازۀ تنظیم و ثبت اسناد و معاملات (جز مختصات دفتر خانه درجۀ اول) بهر مبلغی را دارا می باشدو اختیار دارد که یک دفتریار داشته باشد. دفتر خانه درجۀ سوم، دفترخانه ای است که بوسیلۀ یک سردفتر درجۀ سوم اداره میشود و اجازۀ تنظیم و ثبت اسناد تا پنج هزار ریال را دارد. (از فرهنگ حقوقی). و رجوع به دفتر اسناد رسمی در ترکیب های دفتر شود
دفترخواننده. کتاب خوان. شاهنامه خوان. کارنامه خوان. کسی که در برابر پادشاه یا بزرگان دفترها را خواند. (فرهنگ فارسی معین). آنکه کتاب برای شاهی یا امیری و مانند آنان خواند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : ابوالحسن علی بن محمد شابشتی کاتب کتابدار عزیز بن المعز العبیدی و دفترخوان او بود که کتاب برای او می خوانده است. (یادداشت مرحوم دهخدا از ابن خلکان)
دفترخواننده. کتاب خوان. شاهنامه خوان. کارنامه خوان. کسی که در برابر پادشاه یا بزرگان دفترها را خواند. (فرهنگ فارسی معین). آنکه کتاب برای شاهی یا امیری و مانند آنان خواند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : ابوالحسن علی بن محمد شابشتی کاتب کتابدار عزیز بن المعز العبیدی و دفترخوان او بود که کتاب برای او می خوانده است. (یادداشت مرحوم دهخدا از ابن خلکان)
مظفرشاه اول، از سلاطین گجرات. پسر یکی از افراد طایفۀ رجپوت است که اسلام آورد و در سال 794 هجری قمری به حکومت گجرات نامزد گردید. او در 799 مستقل شد ولی راجه های رجپوت و قبیلۀ وحشی بیل او را دور کردند و متصرفات وی محدود گردید به قطعه ای کم عرض از خشکی مابین مرتفعات و دریا و با این احوال باز یک قسمت مهم از ساحل غربی هند را تا شبه جزیره سورت در تصرف داشت. ظفرخان به زودی به وسیلۀ تسخیر ایدر و دیو مملکت خود را وسعت بخشید، و جالور را غارت کرد و یک بار هم در سال 810مالوه را متصرف شد. احمدشاه اول جانشین او شهر احمدآباد را ساخت و این شهر بعدها پایتخت سلسلۀ او و مرکز ولایات احمدآباد در عهد مغول گردید و حالیه نیز ازبلاد معتبر است. (طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 281)
مظفرشاه اول، از سلاطین گجرات. پسر یکی از افراد طایفۀ رجپوت است که اسلام آورد و در سال 794 هجری قمری به حکومت گجرات نامزد گردید. او در 799 مستقل شد ولی راجه های رجپوت و قبیلۀ وحشی بیل او را دور کردند و متصرفات وی محدود گردید به قطعه ای کم عرض از خشکی مابین مرتفعات و دریا و با این احوال باز یک قسمت مهم از ساحل غربی هند را تا شبه جزیره سورت در تصرف داشت. ظفرخان به زودی به وسیلۀ تسخیر ایدَر و دیو مملکت خود را وسعت بخشید، و جالور را غارت کرد و یک بار هم در سال 810مالوه را متصرف شد. احمدشاه اول جانشین او شهر احمدآباد را ساخت و این شهر بعدها پایتخت سلسلۀ او و مرکز ولایات احمدآباد در عهد مغول گردید و حالیه نیز ازبلاد معتبر است. (طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 281)
هفت منزل هفت مرحله، مجموعه پیشامدهایی که درهفت منزل برای پهلوانانی مانند رستم واسفندیار رخ داده. توضیح معمولااین کلمه را بصورت (هفتخوان) نویسند وبعضی وجه تسمیه صورت اخیر را آن دانسته اند که رستم واسفندیار بعد از هرکامیابی خوانی ازاغذیه لذیذ میگستردند ولی این وجه صحیح نمی نماید وبنظرمیرسد که صحیح در (هفت خان) باشدبمعنی هفت منزل ومرحله. درترجمه عربی شاهنامه از بنداری نیز (هفتخان) آمده
هفت منزل هفت مرحله، مجموعه پیشامدهایی که درهفت منزل برای پهلوانانی مانند رستم واسفندیار رخ داده. توضیح معمولااین کلمه را بصورت (هفتخوان) نویسند وبعضی وجه تسمیه صورت اخیر را آن دانسته اند که رستم واسفندیار بعد از هرکامیابی خوانی ازاغذیه لذیذ میگستردند ولی این وجه صحیح نمی نماید وبنظرمیرسد که صحیح در (هفت خان) باشدبمعنی هفت منزل ومرحله. درترجمه عربی شاهنامه از بنداری نیز (هفتخان) آمده