جدول جو
جدول جو

معنی کشش - جستجوی لغت در جدول جو

کشش
آتراکسیون، میل، جاذبه، جذب
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ واژه فارسی سره
کشش
جذابیت، کشیدن، حمل کردن، در علم فیزیک نیرویی که به وسیلۀ جسم در حال کشیده شدن بر تکیه گاه خود وارد می شود، تمایل عاطفی، گرایش، ظرفیت پذیرش، تحمل، امتداد دادن مثلاً کشش صدا، کنایه از تلاش
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ فارسی عمید
کشش
عمل بردن، تحمل، جذب، جاذبه، جلب
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ لغت هوشیار
کشش
((کُ ش))
کشتن، قتل
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ فارسی معین
کشش
((کِ ش))
جاذبه، ناز و کرشمه
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ فارسی معین
کشش
کشتن، قتل، کشتار، برای مثال صواب است پیش از کشش بند کرد / که نتوان سر کشته پیوند کرد (سعدی۱ - ۵۱)
تصویری از کشش
تصویر کشش
فرهنگ فارسی عمید
کشش
Traction
تصویری از کشش
تصویر کشش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کشش
tração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کشش
Traktion
دیکشنری فارسی به آلمانی
کشش
trakcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
کشش
тяга
دیکشنری فارسی به روسی
کشش
тяга
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کشش
tracción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کشش
traction
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کشش
trazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کشش
tractie
دیکشنری فارسی به هلندی
کشش
खिंचाव
دیکشنری فارسی به هندی
کشش
traksi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کشش
جذبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
کشش
견인력
دیکشنری فارسی به کره ای
کشش
מְשִׁיכָה
دیکشنری فارسی به عبری
کشش
牵引力
دیکشنری فارسی به چینی
کشش
牽引力
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کشش
çekiş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کشش
mvuto
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کشش
แรงดึง
دیکشنری فارسی به تایلندی
کشش
টান
دیکشنری فارسی به بنگالی
کشش
کھینچاؤ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشش کردن
تصویر کشش کردن
((~. کَ دَ))
پیکار کردن، نبرد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشف
تصویر کشف
یافتن، یافته، پی برد، نویابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کشم
تصویر کشم
(دخترانه)
نام دختر فرهاد پادشاه اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوش
تصویر کوش
(پسرانه)
کوشش و سعی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کیش
تصویر کیش
مذهب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کوشش
تصویر کوشش
تلاش، سعی، اهتمام، اجتهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کنش
تصویر کنش
عمل، فعل
فرهنگ واژه فارسی سره