جدول جو
جدول جو

معنی کشدار - جستجوی لغت در جدول جو

کشدار
(کُ شَ)
دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در 54هزارگزی جنوب میناب و 5هزارگزی خاور مالرو جاسک به میناب. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
کشدار
(زَ / زِ)
آنچه کش دارد. آنچه در او کش به کاررفته است، آنچه خاصیت آن دارد که با کشیدن طویل و دراز شود، نوعی بافت است. (جانورشناسی عمومی ج 1 ص 136 و 177) ، کلامی که غیر از معنی ظاهری معانی دیگر بدان توان داد. تأویل بردار: سخن کشدار و عبارت کشدار و حرف کشدار
لغت نامه دهخدا
کشدار
ممتد کشیده: بالح نرم و کشداری که ملالت از آن میبارید پرسید، آنچه دارای کش (لاستیک) باشد، آنچه کش آید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بشدار
تصویر بشدار
(دخترانه)
سهیم، شریک (نگارش کردی: بهشدار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کشتار
تصویر کشتار
کشتن، بسیار کشتن، قتل عام، کشتن گاو و گوسفند در کشتارگاه، ذبح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
سخن، علامت یا حرکتی که برای آگاهاندن و تنبیه به کار می رود، اعلام خطر، اخطار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کردار
تصویر کردار
کار، عمل، رفتار، برای مثال کردار اهل صومعه ام کرد می پرست / این دوده بین که نامۀ من شد سیاه از او (حافظ - ۸۲۶ حاشیه)، طرز، روش، قاعده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آشدار
تصویر آشدار
لعابدار (ظرف)
فرهنگ لغت هوشیار
شغل و عمل و کار، هر عملی که انسان همیشه بدان مشغول باشد، صنعت، پیشه، اشتغال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفشدار
تصویر کفشدار
کسی که حفظ و نگهداری کفش مردم را بعهده گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشکدار
تصویر کشکدار
نگهبان مراقب پاسدار: (شاهزاده از آن غافل افتاد که در آن شب اضداد او کشیکچی اند و محتمل است که دروب دولتخانه مسدود ساخته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشتار
تصویر کشتار
بسیار کشتن، قلع و قمع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کردار
تصویر کردار
((کِ))
کار، عمل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشتار
تصویر کشتار
((کُ))
ذبح، قتل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
اخطار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کشتار
تصویر کشتار
قتل عام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کردار
تصویر کردار
عمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
Alert, Warning
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
alerte, avertissement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
alerta, aviso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
সতর্কতা , সতর্কতা , সতর্কবার্তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
警報 , 警告
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
警报 , 警告
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
tahadhari, onyo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
경고
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
allerta, avviso, avvertimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
चेतावनी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
alerta, advertencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
Alarm, Warnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
waarschuwing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
тривога , попередження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
тревога , предупреждение , предупреждение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
alert, ostrzeżenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هشدار
تصویر هشدار
אזהרה , אִזְהָרָה , אַזְהָרָה
دیکشنری فارسی به عبری