جدول جو
جدول جو

معنی کسوم - جستجوی لغت در جدول جو

کسوم
(کَ)
درگذرنده در کارها. (ناظم الاطباء). درگذرنده در امور. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شتابکار و جلد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
کسوم
برنده کسی که در کار برندگی دارد
تصویری از کسوم
تصویر کسوم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کروم
تصویر کروم
کرم ها، درختان انگور، جمع واژۀ کرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسوم
تصویر رسوم
رسم ها، سنن و قاعده های متداول میان افراد یک جامعه، آیین ها، جمع واژۀ رسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کسوت
تصویر کسوت
لباس، جامه، پوشاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
گرفته شدن آفتاب، تاریک شدن قرص خورشید به هنگام قرار گرفتن ماه میان خورشید و زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کروم
تصویر کروم
عنصر فلزی جامد، نقره ای رنگ، براق و بسیار سخت که در مجاورت هوا واکنش نشان نمی دهد و در ساخت برخی آلیاژها و آب کاری فلزها به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(تَ یَ)
بریدن. (دهار) ، پی درپی کاری کردن
لغت نامه دهخدا
(یَ)
ابن ابرهه الاشرم. دومین ملک حبشی که بر یمن حکومت کرد. صاحب مجمل التواریخ والقصص می نویسد: ’پس ابرهه بن الاشرم پادشاه گشت و او اصحاب الفیل است آنکه کیداو در تفصیل بود و اندر عهد او مولود پیغامبر بود علیه السلام. از بعد او پسرش یکسوم پادشاهی کرد و سیرت ایشان زشت گشت در یمن و بیداد پیشه گرفتند. یکسوم هفده سال پادشاهی کرد’. (مجمل التواریخ والقصص ص 171)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
اکسوم. روضه یکسوم، مرغزار تر و تازه و نمناک، مرغزار انبوه و برهم نشسته گیاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
مرغزار تر ونمناک.
لغت نامه دهخدا
(پْسُمْ/ پِ سُمْ)
نام کتابی از عهد عتیق مرکب از 150 مزمور مقدس که کاتولیکها آنرا بداود نسبت کنند و آنها از حیث زیبائی شعر وخیالات عالی شاهکار شعر تغزلی بشمار است و یهود آن مزامیر را هنوز عالیترین سرود مذهبی دانند و در نزد کاتولیکها نیز آن مزامیر اساس ادب و مراسم دینی قرار گرفته است. آن کتاب را بزبان ما زبور خوانند و مزامیرنیز گویند. در قاموس کتاب مقدس آمده است: مزامیر، اشعار روحانی است که با آواز محض تمجید و تقدیس حضرت اقدس الهی بتوسط آواز مزمار و نی خوانده میشد. کتاب مزامیر به پنج کتاب منقسم و در آخر هر قسمتی لفظ آمین مکرر گشته و اغلب برآنند که این لفظ را جمعکنندگان کتاب در آخر هر کتاب افزوده اند. و ابداً دخلی به مصنف ندارد. خلاصه کتاب اول دارای 41 مزمور است که 37 ازآنها منسوب به داود و 4 که اول و دوم و دهم و سی وسوم باشد به مؤلفان نامعلوم منسوب است. کتاب دومین دارای 31مزمور است یعنی از 44 الی 72 که 7 عدد از آنهامنسوب به بنی قورح و یک مزمور به آساف و 18 به داود و سه مزمور به مؤلفان غیرمعروف منسوب است و یک مزمور از برای سلیمان یا از خود سلیمان است و در آخر همین قسم است که میگوید ’و تمامی زمین از جلال او پر بشود آمین و آمین دعاهای داود بن یستی تمام شد’. کتاب سومین دارای 17 مزمور می باشد یعنی از 73 الی 89 که 11عدد از آنها به آساف و 3 عدد به بنی قورح و یک مزمور به داود و یکی به هیمان از راحی و بنی قورح و یکی به ایثان از راحی منسوب است. کتاب چهارمین دارای 17 مزمور است یعنی از مزمور 90 الی 106 و باقی به مؤلفان غیرمعلوم منسوب است. کتاب پنجمین دارای 44 مزمور می باشد یعنی از 107 الی 150 که پانزده تا به داود و یکی به سلیمان و باقی به مؤلفان غیرمعروف منسوب است و تمامی سرودهای صعود مخصوصاً به اشخاصی که به شهر مقدس بالا میرفتند اختصاص دارد. در این کتاب است مز 120-134 و نیز تمامی مزامیر تهلیلیه یعنی 146 الی 150 در این کتاب است و همچو خاتمۀ کتاب مزامیر می باشد. و تقسیم مزمور فوق به عصر نحمیا منسوب می باشد و در 1 تو16:35 و 36 از تسبیحات کتاب چهارمین مزامیر اقتباس شده و همین تقسیم در ترجمه هفتگانه نیز وارد است لکن برخی از مسیحیان متقدمین آنرا رد نموده گفتند چون با آنچه که در اعمال 1:20 میباشد مخالف است لهذا این تقسیم مناط اعتبار نیست چونکه در آنجا نمیگوید (اسفار یا کتابها) بلکه ’لفظ در کتاب زبور’ نوشته شده است. بعضی از علما عقیده بر این دارند که تقسیم مسطور فوق، محض مشابهت به اسفار خمسۀ موسی می باشد و یا بواسطۀ نظام تاریخی یا بواسطۀ متابعت و پی درپی آمدن مؤلفین و یا بواسطۀ موضوعات و منضمات آنها یا بواسطۀ مناسبت از برای پرستش و غیره و غیره می باشد اما بخوبی واضح است که این تقسیم بطور محتاج الیه پرستش وعبادت تقسیم یافته. بعضی از مزمورها که اشاره شد مکرر گشته اند مثل مزمور 14 که در 53 تکرار شده و مزمور40 در 70 و تتمۀ 57 و 60 در 108 تکرار شده است و از این دلایل معلوم میشود که کتب منقسمۀ پنجگانه بطورمختلف جمع گشته و معین نمودن وقت جمع کردن تمام آنها در یک مجلد خالی از اشکال نیست بلکه امکان ندارد ولی از بعضی از مطالب کتاب چهارم و پنجم مزمور چنان مستفاد میشود که بعد از اسیری بابل جمع شده اند. بهر صورت کتاب مزامیر متدرجاً در یک مجلد جمع و فراهم گشته و متضمن مطالب سالهای عدیده می باشد یعنی از زمان حکومت الهی تا زمان مراجعت نمودنشان از اسیری بابل.
عنوانات: هر مزموری را عنوانی است الا34 مزمور که تلمود آنگونه مزامیر را مزامیر یتیمه نامیده برخی را عقیده بر آن است که عبارت ’هللویا خدارا تسبیح بخوانید’ که در ابتدای بعضی از مزامیر دیده میشود همان عنوان آن مزامیر است. در این صورت شمارۀ مزامیر یتیمه 24 میشود و اصل این عنوانات بهیچ وجه معلوم نیست لکن بعضی را عقیده این است که جمعکنندگان کتاب آن عنوانات را افزوده اند چنانکه عنوانات اناجیل و تتمۀ رساله ها را افزودند. علی ای ّ حال عنوانات مزامیر خیلی قدیم و از برای تفسیر مفید و در جمیع نسخه های عبرانی موجود می باشد لکن معنای بعضی بقدری نامعلوم است که ترجمه هفتگانه آنرا ترجمه نکرده خلاصه آنچه ما از آنها می فهمیم آن است که بر وضع تقالید مشهوره که قبل از ترجمه مذکوره شهرت تامی داشته و بروضع آن اسبابی که در وقت خواندن مستعمل بوده و بر طور خواندن و وضع تاریخی و شخصی می آگاهاند و ملاحظات اخیره اختصاص به مزامیر داود دارد و اغلب آنها اشاره به حوادث و وقایع حیات او می باشد و بیشتر آنها حرف به حرف و کلمه به کلمه از اسفار تاریخی استنساخ شده مثل عنوان مزمور 52 که با اشمو 22:9 و مز 54 که با اشمو 23:19 و مز 56 که با اشمو 21:11-15 مطابق است. و علماء در خصوص معنی لفظ سلاه اختلاف بسیار دارند و قول معتبر آن است که اشاره به اسبابی است که مختص خواندن میباشد. امری غریب و بسیار عجیب است که مزامیری راکه اسرائیلیان متقی و پرهیزکار قرنهای متعدده قبل از مسیح نگاشتند فعلاً در عبادت کلیسای مسیحی معمول و مناسب ذوق جمیع طوایف مسیحی می باشد و همین مطلب دلیل قوی بر صحت آنها می باشد که الهامی و از جانب خداست و از اعماق قلب انسانی صادر شده از تمامی احساس بنی نوع بشر اخبار می نماید و از شکر و حمد و توبه و حزن و غم و امید و شادی عمومی مطلع میسازد بطوری که در هر زمان و مکان هر نفس ذکیه و متقی مناسبت آنها را ملتفت میشود. و اگر چنانچه بطور شایسته قوت و اثر هر مزموری را احساس نکنیم سببش آن است که جهات و موجبات و اسباب تألیف آنها را ندانسته و نفهمیده ایم چه که مزامیر کلیهً شعر می باشند. علیهذا مفسر شعر نیز باید بطوری احاطه بر احساسات شاعر پیدا نماید که اشعار او را کما هو حقه بتواند تعبیر و تفسیر کند زیرا که بعضی از این مزامیر را جز در اوقات رودادن تجربه و تنگی نتوان فهمید و بعضی را در موقع زحمت و مرارت و غیره و بعضی را در وقت شادی و سرور میتوان فهمید. و هر قدر ما در امر دین اطلاع تام و کامل حاصل نمائیم تعجب و حیرت ما در مناسبت مزامیر میافزاید که چگونه از برای اقسام مختلفۀ حیات بنی نوع بشر موافق و مناسب است بدین لحاظ هیچیک از اسفار الهامی جز اناجیل بقدر مزامیر خوانده نمی شود. مزامیر اساس و بنیاد اغلب سرودهای مسیحیان است و در عبادت بالانفراد شخصی و هم در عبادت جماعتی که در تمام جهان بجا آورده می شود مستعمل بوده و هست. و شخص مسیحی بسیار خوشحال خواهد شد وقتی که ببیند که همین مزامیر است که در موسی و داود و آساف مؤثر بوده است. تألیف مزامیر در مدت هزار سال یعنی از ایام موسی تا مراجعت از اسیری تا به ایام عزرا کرده شد ولیکن اکثر آنها در زمان داود و سلیمان تألیف و بر حسب عنوانات آنها هفتادوسه مزمور به داود منسوب است و از آنهاست 3-9 و 11-41 و 51-65 و 68-70 و 101 و 103 و 108-110 و122 و 124 و 131 و 133 و 138-140. و چون او مشهورترین مؤلفین و رئیس ترنم کنندگان اسرائیل بوده بدان واسطه تمام مزامیر ’مزامیر داود’ گفته شده و این مزامیر تماماً بسیط و دارای عبارت محکم می باشد که دلسوزی طفل و ایمان شخص شجاع را داراست، و ظاهراً صورت انسانی را بنظر ما می آورد که بر ضدّ موانع خارجی و داخلی شهر خدا ساعی است و دوازده مزمور به آساف منسوب است یعنی 73-83 و 50 و آساف شخصی لاوی و یکی از رؤسای آلات طرب و سرود داود بود. اتو 16:17 و 19 و 2 تو 29:30. و یازده مزمور به بنی قورح منسوب است و اینان خانواده و سلسلۀ شعرائی می باشند که در ایام داود به وظیفۀ کهانت سرافراز بودند. اتو 6:22 و 9:19 و 26:1 و 2 تو 20:19. و آن مزامیر از قرار تفصیل است. مز 42: و 44: و 49: و 84: و 85: و 87: و 88: و هفت تا از این مزامیر مخصوصاً به ایام داود و سلیمان اختصاص دارد. و مزامیر بواسطۀ نیکوئی شعر و خیالات عالی به داودو مزمور 72 و 127 به سلیمان و مزمور 90 به موسی نبی منسوب است و تقسیمات مزامیر از قرار تفصیل است: (1) مزامیر حمد و تسبیح است که مزمور 8 و 19 و 24 و 33 و 34 و 36 و 96 و 100 و 103 و 107 و 121 و 146-150 باشد. (2) مزامیر شکرانه است که از برای مراحم و الطاف خدائی نسبت به اشخاص معینه گفته شده یعنی مزمور 9 و 18 و 22 و 30 و یا از برای قوم اسرائیل انشاء گشته یعنی 46 و 48 و 65 و 98. (3) مزامیر توبه آمیز است یعنی مزمور 6 و 25 و 32 و 38 و 51 و 102 و 130 و 143. (4) مزامیر سیاحت یعنی مزمور 110-124. (5) مزامیر تاریخی که رفتار خدا و الطاف و مرحمتی را که درباره قوم خود داشته است بیان می کند. مز 78 و 105 و 106 و 114. (6) مزامیر نبوّتی و مسیحی می باشد که کلیهً مبنی بر وعده خدا به داود و اولاد او میباشد. 2 شمو 7:12-16 مز 2 و 16 و 22 و 40 و 45 و 68 و 69 و 72 و 97 و110 و 118. (7) مزامیر تعلیمی است که شخص را از قرار تفصیل ذیل تعلیم میدهد: 1- در خصایص عادلان و شریران و بهره و نصیب ایشان. مز 1 و 5 و 7 و 9-12 و 14 و15 و 17 و 24 و 25. 2- در تقدیس و پاکی و نیکی شریعت الهی است. مز 19 و 119. 3- در بطالت زندگانی انسان. مز 39 و 49 و 90. 4- در تکالیف واجبۀ حکام. مز82 و 101. (8) مزامیریست که شامل دعا بر گناه کاران می باشد و اکثر آنها منسوب به داود است. مز 35 و 52 و58 و 59 و 69 و 109 و 137
لغت نامه دهخدا
تصویری از مسوم
تصویر مسوم
نشان و علامت گذاشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
گرفتگی خورشید را گویند، آفتاب گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کدوم
تصویر کدوم
گزنده نیشدار
فرهنگ لغت هوشیار
به دست آورنده، فرا گیرنده، ورزنده بسیار کسب کننده، بسیار فرا گیرنده: (اما لمغانیان مردمان بشکوه باشند و جلد و کسوب)، (چهار مقاله) ، بسیار ورزنده
فرهنگ لغت هوشیار
رخت و لباس و جامه و پوشاک و در اصطلاح ورزشکاران کسی که در کارهای ورزشی بیش از دیگران سابقه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع کسر، پاره های اعداد و مانند نصف و ثلث و ربع، کسرها و عددهای کسری، کمی ها و نقصانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کعسوم
تصویر کعسوم
خر از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسول
تصویر کسول
سست تنبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتوم
تصویر کتوم
راز نگهدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عسوم
تصویر عسوم
پر خانواده، خانواده دوست کمی، پاره نان خشک خشکنانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طسوم
تصویر طسوم
ناپدید گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جسوم
تصویر جسوم
جمع جسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسوم
تصویر رسوم
جمع رسم، آئین ها، قوانین، قواعد، قانونها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکسوم
تصویر یکسوم
عددکسر یک ثلث ثلث سه یک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکسوم
تصویر اکسوم
پرگیاه پرپشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسوه
تصویر کسوه
کسوت در فارسی جامه پوشیدنی کسوت یا طراز کسوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسوم
تصویر رسوم
((رُ))
جمع رسم، آیین ها، عادات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
((کُ))
خورشید گرفتگی، هنگامی که کره ماه بین زمین و خورشید طوری قرار بگیرد که مانع از تابش نور خورشید به قسمتی از سطح زمین شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسور
تصویر کسور
((کُ))
جمع کسر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسوت
تصویر کسوت
((کِ وَ))
رخت، لباس، جامه پوشیدنی، جمع کسا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسوب
تصویر کسوب
بسیار کسب کننده، بسیار فراگیرنده، بسیار ورزنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسوف
تصویر کسوف
خورشید گرفتگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکسوم
تصویر اکسوم
پرپشت، پرگیاه
فرهنگ واژه فارسی سره