جدول جو
جدول جو

معنی کروم

کروم
عنصر فلزی جامد، نقره ای رنگ، براق و بسیار سخت که در مجاورت هوا واکنش نشان نمی دهد و در ساخت برخی آلیاژها و آب کاری فلزها به کار می رود
تصویری از کروم
تصویر کروم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کروم

کروم

کروم
جَمعِ واژۀ کَرم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). درختان انگور. (غیاث اللغات) :
میل جان در حکمت است و در علوم
میل تن در باغ و راغ و در کروم.
مولوی.
چه رها کن رو به ایوان و کروم
کم ستیز اینجابدان کاللّج ّ شوم.
مولوی.
دیگر کرمی و باغی که چهارساله بود که میانۀ آن را نشانده باشند آن را بر کروم جدیده و حدیثه نویسند. (تاریخ قم ص 107) ، حق ریشه. آنچه زارع و باغبان راست از درختان یا تاک رز که کشته باشد. و این جز ازسهم اوست از حاصل
لغت نامه دهخدا

کروز

کروز
شادی، نشاط، عیش و طرب، برای مِثال با کروز و خرمی آهو به دشت / می خرامد چون کسی کاو مست گشت (رودکی - ۵۳۴)
کروز
فرهنگ فارسی عمید