جدول جو
جدول جو

معنی کرکشی - جستجوی لغت در جدول جو

کرکشی
جمع آوری ساقه و خوشه ی برنج از مرعه جهت خرمن کوبی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
گردن کشی، نافرمانی، یاغی گری، رسیدگی و بازرسی
سرکشی کردن: کنایه از گردن کشی کردن، نافرمانی کردن، به کاری رسیدگی کردن، محلی را بازرسی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرکری
تصویر کرکری
کرکری خواندن، کرکری خواندن مثلاً از روی بی قیدی و ناسازگاری با کسی حرف زدن، جواب نامساعد دادن، لاف زدن، رجز خواندن
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
نام شهری که دانشمندان آن را از بلاد ولایت کاسی در زاگروس مرکزی دانسته اند. (کرد و پیوستگی نژادی او ص 72)
لغت نامه دهخدا
(زَ کَ)
محمد بن عبدالله بن بهادر زرکشی فقیه شافعی. وی در اصل ترک بود ولی در مصر متولد شد و وفات یافت 745- 794 هجری قمری). تصانیف فراوانی در فنون دارد، از آن جمله است: الدیباج فی توضیح المنهاج، مجموعه، المنثور. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 933). رجوع به معجم المطبوعات شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
بازرسی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره مرکبان که دارا گونه های دو ساله و پایا میباشد. ارتفاعش 30 تا 80 سانتیمتر است و معمولا در کنار جاده ها و روی دیوار ها و اماکن مخروب بحالت خود رو میروید. منشا اولی این گیاه را آسیای صغیر و بالکان نوشته اند ولی امروزه در غالب نقاط آسیا و اروپا بفراوانی میروید (در اکثر نقاط ایران خصوصا نواحی شمال فراوان است)، برگها گیاه مزبور نرم و برنگ سبز روشن و دارا تقسیمات دندانه دار است. نهنج گل آن دارا یک قسمت مرکزی برنگ زرد محصور در گلها زبانه یی سفید رنگ است. قسمت مورد استفاده آن گلها آنست اقحوان شجره مریم بابونه گاو چشم با بونه گاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرکری
تصویر کرکری
استخوان نرم که بخایند غضروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
نافرمانی، بازرسی، رسیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرکری
تصویر کرکری
((کَ کَ))
استخوان نرم، غضروف، کرکری هم گویند، کرکرانک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درکشی
تصویر درکشی
جلب توجه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
عصیان، تمرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
التّمرّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
Rebelliousness, Waywardness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
rébellion, indiscipline
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
叛逆 , 任性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
isyankârlık, dikbaşlılık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
мятежность , своенравие
دیکشنری فارسی به روسی
سرکشی، نافرمانی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
Rebellion, Eigensinn
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
بغاوت , سرکشی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
বিদ্রোহ , একগুঁয়েমি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
การกบฏ , ความดื้อรั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
uasi, ukaidi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
反抗 , わがまま
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
rebeldia, obstinação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
מרד , עַקְשָׁנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
반란 , 고집스러움
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
pemberontakan, keras kepala
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
बगावत , हठ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
rebellie, eigenzinnigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
бунтарство , норовистість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
rebeldía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
buntowniczość, krnąbrność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرکشی
تصویر سرکشی
ribellione, caparbietà
دیکشنری فارسی به ایتالیایی