معنی سرکشی سرکشی گردن کشی، نافرمانی، یاغی گری، رسیدگی و بازرسیسرکشی کردن: کنایه از گردن کشی کردن، نافرمانی کردن، به کاری رسیدگی کردن، محلی را بازرسی کردن تصویر سرکشی فرهنگ فارسی عمید