- کرزبری
- گیلابند آلولک هلار از گیاهان (گویش گیلکی)
معنی کرزبری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انطباق، موازنه، تساوی
حمل و نقل
آکتیویته
برابربودن تساوی، هموزنی همسنگی تساوی، همواری، همدوشی همسانی همردیفی، تطابق مطابق بودن معادل بودن، برابری سال 1340 هجری شمسی با 1381 هجری قمری
ساری سار رنگ
برابر بودن، هم وزن یا هم سر بودن، رو به رو شدن
برابری کردن: با کسی رو به رو شدن، دعوی هم سنگی و هم زوری کردن، ستیزه کردن، همدوش و هم ردیف بودن
برابری کردن: با کسی رو به رو شدن، دعوی هم سنگی و هم زوری کردن، ستیزه کردن، همدوش و هم ردیف بودن
عمل کاربر فیصله امور بانجام رسانیدن کارها بسرعت و خوبی
منسوب به کردار مقرون به کردار عمل کننده عامل: (چون قوت این سلطان وین دولت و این همت این مخبر کردار وین منظر دیدار ی. ) (منوچهری)
کشاورزی، زراعت
جنگی، جنگ جو، برای مثال به جایی که پرخاش جوید پلنگ / سگ کارزاری نیاید به جنگ (فردوسی - ۲/۳۸۹)
زردک صحرایی، ریشۀ گیاهی از نوع هویج که از آن مربا تهیه می کنند، نهشل، هشفیفل، شقاقل، اشقاقل
Equality, Parity
равенство , паритет
Gleichheit, Parität
рівність , паритет
równość, parytet
igualdade, paridade
uguaglianza, parità
igualdad, paridad
égalité, parité
gelijkheid, pariteit
ความเท่าเทียม
kesetaraan
انطباعٌ , يأخذ
समानता
שוויון , שִׁוְיוֹן
平等 , 同等
평등 , 동등함