جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با برزفری

برزفری

برزفری
صورت اصلی نام پهلوان باستانی، ’فریبرز’ است که فردوسی برای اقامۀ وزن آنرا قلب کرده است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

برزگری

برزگری
تأریس. (یادداشت مؤلف از تاج المصادر). زراعت و کشاورزی. (شرفنامۀ منیری). برزیگری. فلاحت:
برزگری کن در این زمین و مترس ایچ
از شغب و گفتگو و غلغل خصمان.
ناصرخسرو.
مائده سازد از بره بر صفت توانگران
برزگری کند بکار از قبل کدیوری.
خاقانی.
برزگری کردی و از حراثت و زراعت نان خوردی. (سندبادنامه).
رجوع به برزیگری و زراعت شود
لغت نامه دهخدا

برزفر

برزفر
دارای قامتی با شکوه، بلند پرواز، از سرداران کرد دوره هخامنشی (نگارش کردی: بهرزهف)
برزفر
فرهنگ نامهای ایرانی

برودری

برودری
فرانسوی کجه دوزی گل دوزی ترسیمات برجسته برروی پارچه بوسیله سوزن یا ماشین ایجاد کردن گلدوزی قلاب دوزی
فرهنگ لغت هوشیار