کرویای صحرایی است، و آن را کرویای جبلیه و کرویای شامیه و کرویای رومیه و کرویای فارسیه نیز گویند، و بعضی گویند تخم بدران است و آن رستنیی باشد صحرایی به غایت بدبوی مانند ترب و بدین سبب آن را ترب صحرایی و تخم آن را تخم ترب صحرایی گویند. (آنندراج). و رجوع به قردمانا و قردمانی و قردامون و قردامومن شود
کرویای صحرایی است، و آن را کرویای جبلیه و کرویای شامیه و کرویای رومیه و کرویای فارسیه نیز گویند، و بعضی گویند تخم بدران است و آن رستنیی باشد صحرایی به غایت بدبوی مانند ترب و بدین سبب آن را ترب صحرایی و تخم آن را تخم ترب صحرایی گویند. (آنندراج). و رجوع به قردمانا و قردمانی و قردامون و قردامومن شود
همچون مردم کریم. بکرم. از روی کرم: کریم باش و کریمانه روزگار گذار که تو کریمی و این سنت کرام قدیم. سوزنی. کریمانه بخشی و منت نخواهی عطای کریمان بود غیر ممنون. سوزنی. یا خود را خلاص دهیم یا کریمانه بمیریم. (تاریخ قم ص 289)
همچون مردم کریم. بکرم. از روی کرم: کریم باش و کریمانه روزگار گذار که تو کریمی و این سنت کرام قدیم. سوزنی. کریمانه بخشی و منت نخواهی عطای کریمان بود غیر ممنون. سوزنی. یا خود را خلاص دهیم یا کریمانه بمیریم. (تاریخ قم ص 289)
قردامومن. قردمانه. قردمانی. قاقلۀ صغار. گرم و خشک است به درجۀ سوم، بیماریهای عصب و دردسر که از سردی بود و فالج را سود دارد. و طبیخ آن مصروع را سود دارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به قاقلۀ صغار شود
قردامومن. قردمانه. قردمانی. قاقلۀ صغار. گرم و خشک است به درجۀ سوم، بیماریهای عصب و دردسر که از سردی بود و فالج را سود دارد. و طبیخ آن مصروع را سود دارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به قاقلۀ صغار شود
قبای آژدۀ بخیه آکنده به جهت جنگ، یا سازی است که اکاسره در خزاین ذخیره ساختندی، زره سطبر شبیه جامۀ کردوانی... (منتهی الارب). معرب است. (اقرب الموارد) ، زره خود، یا خود، یا زره. (منتهی الارب) گیاهی است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا نامندش، یاکرویای براست. معرب قردامون لغت یونانی است یا رومی. (منتهی الارب). و رجوع به قردمانه و قردمانا شود
قبای آژدۀ بخیه آکنده به جهت جنگ، یا سازی است که اکاسره در خزاین ذخیره ساختندی، زره سطبر شبیه جامۀ کردوانی... (منتهی الارب). معرب است. (اقرب الموارد) ، زره خود، یا خود، یا زره. (منتهی الارب) گیاهی است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا نامندش، یاکرویای براست. معرب قردامون لغت یونانی است یا رومی. (منتهی الارب). و رجوع به قردمانه و قردمانا شود