جدول جو
جدول جو

معنی کتامی - جستجوی لغت در جدول جو

کتامی(کُ)
منسوب است به کتامه که قبیله ای از بربر باشد. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کتابی
تصویر کتابی
نوشتاری مانند مثلاً سخن کتابی،
دارای شکل تخت و کتاب مانند مثلاً باتری کتابی،
ظرف شیشه ای با دهانۀ باریک و بدنۀ مکعب مستطیل برای نوشیدنی های الکلی، بغلی، کنایه از کنار هم و بدون فاصله،
در فقه غیرمسلمان معتقد به یکی از کتاب های آسمانی، اهل کتاب،
کتابی زدن مثلاً کنایه از نوشیدن شراب از شیشۀ کتابی
فرهنگ فارسی عمید
نوعی از زردآلو. (آنندراج) :
از رنگ طلایی کتانی
پیراهن مه کند کتانی.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کَتْ تا)
ابوبکر محمد بن علی بن جعفر الکتانی یکی از مشایخ صوفیه است. مسکن او به مکه بود وفاتش در این شهر در322 هجری قمری به زمان قاهر خلیفه اتفاق افتاد. رجوع به تاریخ گزیده چ اروپا ص 778 و انساب سمعانی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرامی
تصویر کرامی
با عزت، با احترام، گران، گرانمایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
نامه ای - نیپک، بغلی منسوب به کتاب، کافر کتابی: (از علم رهی بمعرفت پیدا کن، مانند کتابی که مسلمان گردد) (جل سیادت) یا کافر کتابی، نوعی شیشه مخصوص مشروب بغلی. یا کتابی ایستادن (در اتوبوس و غیره)، مانند کتاب (در قفسه) پهلوی هم و تنگ یکدیگر سر پا ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده سخته شناس، سخته گوی سخته در پارسی برابر است با سخن پروهانی (کلام استدلالی) منسوب به کلام: مباحث کلامی، شخصی که راه معرفت الهی را بپای استدلال رود متکلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یتامی
تصویر یتامی
جمع یتیم، کودکی که پدرش مرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتانی
تصویر کتانی
یانه ای بزرکی منسوب به کتان: (نزد خورشید فضل گردو نی پیش مهتاب طبع کتانی) (سنائی)، نوعی کاغذ عالی که در عکاسی و چاپ بکار رود و سطح آن دارا بر جستگیها یی است بطرح تار و پود پارچه کتان
فرهنگ لغت هوشیار
سنگی است سبز تیره رنگ که در سواحل دریا ها بهم رسد و خفیف و درشت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلامی
تصویر کلامی
((کَ))
منسوب به کلام، متکلم، کسی که با استدلال به شناخت الهی می پردازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
((کِ))
منسوب به کتاب، کافر کتابی، نوعی شیشه مخصوص مشروب، بغلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
كتابٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
Bookish
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
livresque
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
книжковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
kitap düşkünü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
literário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کتابی، اهل کتاب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
bücherliebend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
کتابی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
বইপ্রেমী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
ชอบหนังสือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
mpenzi wa vitabu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
本好きの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
libroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
爱读书的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
ספרותי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
책을 좋아하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
gemar buku
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
पुस्तकप्रिय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
książkowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
da lettura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
книжный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
boekachtig
دیکشنری فارسی به هلندی