جدول جو
جدول جو

معنی کتابی

کتابی
نوشتاری مانند مثلاً سخن کتابی،
دارای شکل تخت و کتاب مانند مثلاً باتری کتابی،
ظرف شیشه ای با دهانۀ باریک و بدنۀ مکعب مستطیل برای نوشیدنی های الکلی، بغلی، کنایه از کنار هم و بدون فاصله،
در فقه غیرمسلمان معتقد به یکی از کتاب های آسمانی، اهل کتاب،
کتابی زدن مثلاً کنایه از نوشیدن شراب از شیشۀ کتابی
تصویری از کتابی
تصویر کتابی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کتابی

کتابی

کتابی
نامه ای - نیپک، بغلی منسوب به کتاب، کافر کتابی: (از علم رهی بمعرفت پیدا کن، مانند کتابی که مسلمان گردد) (جل سیادت) یا کافر کتابی، نوعی شیشه مخصوص مشروب بغلی. یا کتابی ایستادن (در اتوبوس و غیره)، مانند کتاب (در قفسه) پهلوی هم و تنگ یکدیگر سر پا ایستادن
کتابی
فرهنگ لغت هوشیار

کتابی

کتابی
منسوب به کتاب، کافر کتابی، نوعی شیشه مخصوص مشروب، بغلی
کتابی
فرهنگ فارسی معین