ریچالی است که ازگوز مغز، و سیر و ماست کنند، ترش باشد:
بسنده نکردم به تبکوب خویش
بر آن شدم کز منش سیر بیش.
خجستۀ سرخسی.
(لغت فرس اسدی چ اقبال ص 25)
ریچالی است که ازگوز مغز، و سیر و ماست کنند، ترش باشد:
بسنده نکردم به تبکوب خویش
بر آن شدم کز منش سیر بیش.
خجستۀ سرخسی.
(لغت فرس اسدی چ اقبال ص 25)