جدول جو
جدول جو

معنی کبوب

کبوب
(کَ)
مایطبخ من الادویه و یکسب علی بخاره. (بحرالجواهر). دواها که بجوشانند و بخور آن به بینی و گوش و گلو دهند. (یادداشت مؤلف). ج، کبوبات
لغت نامه دهخدا