جدول جو
جدول جو

معنی کبوتردره - جستجوی لغت در جدول جو

کبوتردره(کَ تَ دَ رَ)
نام ایستگاه هشتم راه آهن تهران به بندرشاه میان بنکوه و سیمن دشت در 147 هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کبوتردم
تصویر کبوتردم
در خوشنویسی، نوعی قلم نی که سر آن مانند دم کبوتر تراشیده می شد
فرهنگ فارسی عمید
(کَ زِ رِ)
از دیه های الجبل بوده است به قم. (تاریخ قم ص 136)
لغت نامه دهخدا
(کَ تَ بَ چَ / چِ / بَچْ چَ / بَچْ چِ)
جوجۀ کبوتر. جوجه کفتر. (یادداشت مؤلف). چوزۀ کبوتر. (ناظم الاطباء). جوزل. (منتهی الارب) (دهار). مرعش. عاتق. (دهار). فرخ حمام. (از مخزن الادویه). حر. (منتهی الارب) ، نوعی غذا که از کلۀ خشخاش نارسیده و گوشت چربی دار سرخ کرده سازند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ تَ دَ)
کنایه از بوسۀ با صدا، کنایه از بوسۀ خاطرخواه. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). بوسۀ خاطرخواه. (غیاث اللغات). بوسۀ خاطرخواه خوردن باشد. (برهان) ، کنایه از دهان بر دهان مطلوب گذاشتن و زبان مطلوب را مکیدن. (برهان) :
در بزم وصال دوش دل محرم بود
خاطر چو نهال آرزو خرم بود
گنجشک نهاده سینه بر سینۀ باز
تا صبح مدار بر کبوتردم بود.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا