دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج واقع در 40 هزارگزی جنوب باختر قروه، کنار راه فرعی قروه به سنقر واقع و زمین آن کوهستانی و هوای آن سردسیر است، 450 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه است محصولاتش غلات و لبنیات و توتون و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است، در دو محل و بفاصله یک کیلومتر بنام کاکوی بالا و کاکوی پائین نامیده میشود، بالا جزء دهستان ییلاق و پایین جزء اسفندآباد است تعداد سکنۀ پایین 260 تن است از صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی معمول است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج واقع در 40 هزارگزی جنوب باختر قروه، کنار راه فرعی قروه به سنقر واقع و زمین آن کوهستانی و هوای آن سردسیر است، 450 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه است محصولاتش غلات و لبنیات و توتون و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است، در دو محل و بفاصله یک کیلومتر بنام کاکوی بالا و کاکوی پائین نامیده میشود، بالا جزء دهستان ییلاق و پایین جزء اسفندآباد است تعداد سکنۀ پایین 260 تن است از صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی معمول است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
بمعنی کاکل است که موی میان سر مردان و پسران و اسب و استر باشد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به کاکل شود، اسم هندی شقاقل است، رجوع به شقاقل در مخزن الادویه شود
بمعنی کاکل است که موی میان سر مردان و پسران و اسب و استر باشد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به کاکل شود، اسم هندی شقاقل است، رجوع به شقاقل در مخزن الادویه شود
نام یکی از طوایف ایل قشقائی است که مرکب از سه هزار خانوارند و مسکن آنها در کمهر و کاکان و حوالی اردکان فارس تا گردنۀ دیزک که خاک بویراحمد است. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 79 شود
نام یکی از طوایف ایل قشقائی است که مرکب از سه هزار خانوارند و مسکن آنها در کُمِهر و کاکان و حوالی اردکان فارس تا گردنۀ دیزک که خاک بویراحمد است. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 79 شود
آویشن، گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، هدایت گوید: ’کاکوتی بر وزن یاقوتی’ در برهان و جهانگیری بمعنی آویشن آورده اند ... و ندانسته اند که این لغت غلط است کاکوتی اصلش ’ککلیک اوتی’ است یعنی علف و سبزه کبک و آن نیز ترکی است که ’ککلیک’ کبک را گویند و ’اوت’ علف را، کاکوتی مصحف ’ککلیک اوتی’ ترکی است بمعنی ’کبک گیاه’ و بگمان من کاکوتی همان ژاژ است، (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیۀ برهان چ معین)
آویشن، گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، هدایت گوید: ’کاکوتی بر وزن یاقوتی’ در برهان و جهانگیری بمعنی آویشن آورده اند ... و ندانسته اند که این لغت غلط است کاکوتی اصلش ’ککلیک اوتی’ است یعنی علف و سبزه کبک و آن نیز ترکی است که ’ککلیک’ کبک را گویند و ’اوت’ علف را، کاکوتی مصحف ’ککلیک اوتی’ ترکی است بمعنی ’کبک گیاه’ و بگمان من کاکوتی همان ژاژ است، (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیۀ برهان چ معین)
فضل بن احمد بن ابی احمد بن محمد بن متویه کاکویی شیخی صالح بود، ابوالحسین عبدالغافربن بن محمد فارسی و ابوسعد جنزرودی و دیگران از وی حدیث شنیدند، فرزندانش ابوالطیب مطهر، فاطمه، عائشه و ابوبکر سمعانی و دیگران از وی روایت دارند، وی در شب عید فطر سال 506 ه، ق، درگذشت، ولادتش به سال 439ه، ق، بود، (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 23)
فضل بن احمد بن ابی احمد بن محمد بن متویه کاکویی شیخی صالح بود، ابوالحسین عبدالغافربن بن محمد فارسی و ابوسعد جنزرودی و دیگران از وی حدیث شنیدند، فرزندانش ابوالطیب مطهر، فاطمه، عائشه و ابوبکر سمعانی و دیگران از وی روایت دارند، وی در شب عید فطر سال 506 هَ، ق، درگذشت، ولادتش به سال 439هَ، ق، بود، (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 23)
ظاهراً قسمی جامۀ نفیس: بیاراستم خانه از نعمت تو به کاکوئی و رومی و خسروانی، فرخی، جان را به علم پوش چو پوشیدی تن را به ششتری و به کاکوئی، ناصرخسرو، ، شعوری (لسان العجم ج 2 ورق 265) به کلمه کاکوئی معنی آویشن و ککلیک اوتی داده است اما آن مصحف کاکوتی است، رجوع به کاکوتی شود
ظاهراً قسمی جامۀ نفیس: بیاراستم خانه از نعمت تو به کاکوئی و رومی و خسروانی، فرخی، جان را به علم پوش چو پوشیدی تن را به ششتری و به کاکوئی، ناصرخسرو، ، شعوری (لسان العجم ج 2 ورق 265) به کلمه کاکوئی معنی آویشن و ککلیک اوتی داده است اما آن مصحف کاکوتی است، رجوع به کاکوتی شود
دهی است از دهستان قوشخانه بخش باجگیران شهرستان قوچان در 68هزارگزی شمال باختری باجگیران و 6هزارگزی شمال مالرو عمومی اوغاز به اوزمان واقع است. زمینش کوهستانی و سردسیر است و 236 تن سکنه دارد آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصولاتش عبارت از غلات و میوه است. شغل اهالی آن زراعت و مالداری است. از صنایع دستی قالیچه، گلیم، و جوراب بافی معمول و راههای آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قوشخانه بخش باجگیران شهرستان قوچان در 68هزارگزی شمال باختری باجگیران و 6هزارگزی شمال مالرو عمومی اوغاز به اوزمان واقع است. زمینش کوهستانی و سردسیر است و 236 تن سکنه دارد آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصولاتش عبارت از غلات و میوه است. شغل اهالی آن زراعت و مالداری است. از صنایع دستی قالیچه، گلیم، و جوراب بافی معمول و راههای آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
پارسی است از پرندگان پرنده ایست از گونه های جل که در روی سر دارای چند پر بشکل کاکل است و در صحاری و مزارع خشک آسیا و اروپا و افریقا میزید. یکی از اقسام آن بنام کاکلی کوهی مشهور است
پارسی است از پرندگان پرنده ایست از گونه های جل که در روی سر دارای چند پر بشکل کاکل است و در صحاری و مزارع خشک آسیا و اروپا و افریقا میزید. یکی از اقسام آن بنام کاکلی کوهی مشهور است
پرنده ای است از گونه های جل که در روی سر دارای چند پر به شکل کاکل است و در صحاری و مزارع خشک آسیا و اروپا و آفریقا زندگی می کند. یکی از اقسام آن به نام کاکلی کوهی مشهور است
پرنده ای است از گونه های جل که در روی سر دارای چند پر به شکل کاکل است و در صحاری و مزارع خشک آسیا و اروپا و آفریقا زندگی می کند. یکی از اقسام آن به نام کاکلی کوهی مشهور است
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است