معنی کاولی کاولی(وُ) از اهل کابل. (ولف). کابلی: ز بستی و از لشکر کاولی ز گردان شمشیرزن زابلی. فردوسی. ، بمعنی لولی. (غیاث) (از مصطلحات). کولی. رجوع به کولی شود لغت نامه دهخدا