- کاکایی
تیره ای از پرندگان دریایی راسته آبچلیکان با بال های بلند، مرغ نوروزی
معنی کاکایی - جستجوی لغت در جدول جو
- کاکایی
نوعی پرنده سفید رنگ مهاجر، مرغ دریایی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نادانی، کودنی، برای مثال من سخن گویم تو کانایی کنی / هر زمانی دست بر دستی زنی (رودکی - ۵۴۰)
منسوب به کاکوی یا کاکویه و احمد بن متویه را کاکویه احمد میگفتند، رجوع به کاکویه و اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 23 شود
بلاهت، حماقت، نادانی و بیخردی:
نبیره که جنگ آورد با کیا
هم از ابلهی است و کاناییا،
فردوسی،
- کانایی کردن، خود رابه نادانی و بلاهت زدن، تظاهر به حماقت و بیخردی کردن:
من سخن گویم تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستت زنی،
رودکی
نبیره که جنگ آورد با کیا
هم از ابلهی است و کاناییا،
فردوسی،
- کانایی کردن، خود رابه نادانی و بلاهت زدن، تظاهر به حماقت و بیخردی کردن:
من سخن گویم تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستت زنی،
رودکی
فضل بن احمد بن ابی احمد بن محمد بن متویه کاکویی شیخی صالح بود، ابوالحسین عبدالغافربن بن محمد فارسی و ابوسعد جنزرودی و دیگران از وی حدیث شنیدند، فرزندانش ابوالطیب مطهر، فاطمه، عائشه و ابوبکر سمعانی و دیگران از وی روایت دارند، وی در شب عید فطر سال 506 ه، ق، درگذشت، ولادتش به سال 439ه، ق، بود، (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 23)
بلاهت، حمق، نادانی
خنده با صدای بسیار بلند، هوایی بالایی، نشانه روی به سوی
