جدول جو
جدول جو

معنی کانبوری - جستجوی لغت در جدول جو

کانبوری
(کامْ بو)
منسوب به کانبور هند که معرب آن جونفور است
لغت نامه دهخدا
کانبوری
(کامْ بو)
شیخ محمودالجونفوری الفاروقی محمود بن محمد و متولد در جونفور (کانبور) است. تألیفات ذیل از اوست: 1- الدوحهالمیاده. که ابی الحسنات محمد لکنهوی حاشیه ای بر آن نوشته است و رساله ای ضمیمه دارد که راجع به کلی و جزئی اجتماع نقیضین و ارتفاع آندو بحث شده است. 2- الشمس البازغه فی شرح الحکمهالبالغه در طبیعیات و عقلیات است که به همت محمد کلندار علی الزبیری به طبع رسیده است و تعلیقاتی بوسیلۀ کناد بر آن نوشته شده است ودر سال 1308 باحواشی محمد عبدالحمید لکنهوی به چاپ رسیده است. 3- الفرائد فی شرح الفوائد در بلاغت است و در کانبور به طبع رسیده است. (از معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کنبوره
تصویر کنبوره
مکر، فریب، نیرنگ، دستان، برای مثال دستگاه او نداند کز چه روی / تنبل و کنبوره در دستان اوی (رودکی - ۵۴۰)، غوغا، همهمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کانتور
تصویر کانتور
دایرۀ حسابداری در تجارتخانه، کارخانه یا شرکت دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابوری
تصویر سابوری
سابری، از مردم سابور، مربوط به سابور، نوعی جامۀ ابریشمی لطیف، زره محکم ریزبافت، نوعی خرمای لطیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کانگورو
تصویر کانگورو
پستاندار علف خوار، از خانوادۀ کیسه داران، بومی استرالیا با دست های کوتاه و پاهای بلند که در هنگام خطر خیزهای بلندی برمی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(نِ وَ)
عمل دانشور. حالت و چگونگی دانشور. دانشمندی. دانائی. حکمت و علم. (ناظم الاطباء). عالمی
لغت نامه دهخدا
(صَ)
بیقراری. بی صبری. ناشکیبی. ناشکیبائی. بی طاقتی. بی تابی. جزع و فزع:
گر تو به هر مدیحی چندین تپید خواهی
نهمار ناصبوری نهمار بی قراری.
منوچهری.
چندان بطریق ناصبوری
نالید ز درد و داغ دوری.
نظامی.
بباید ساختن با داغ دوری
که عیب است از بزرگان ناصبوری.
نظامی.
رجوع به ناصبور شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
بدخواهی و دشمنی و بداندیشی. (ناظم الاطباء). عداوت. کینه توزی:
کز سر کین وری و بدخویی
درحق من دعای بد گویی.
نظامی.
کارگاه خشم گشت و کین وری
کینه دان اصل ضلال و کافری.
مولوی.
رجوع به کین ور شود
لغت نامه دهخدا
(کَ مانْ وَ)
حالت و عمل کمانور. و رجوع به کمانور شود
لغت نامه دهخدا
بقلۀ یمانیه اربوز. (از دزی ج 1 ص 590)
لغت نامه دهخدا
ناحیه ایست در حیره از سرزمین عراق، خالد بن ولید درسال 12هجری قمری آنجا را تسخیر و با مردم مصالحه کرد و عاملی از جانب خود به آنجا فرستاد، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کامْ بو)
جونپور. جونفور. ولایتی است به هندوستان
لغت نامه دهخدا
(دامْ)
نام قصبه ای مرکز قضا درجمهوری کنکتیکوت ممالک متحدۀ آمریکای شمالی. واقع در 45هزارگزی غربی نوهاون. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
نام شهری از ایالت اکسفورد انگلستان، در 33 هزارگزی شمال شهر اکسفورد
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگوری
تصویر انگوری
شرابی که از انگور بگیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنبوری
تصویر طنبوری
طنبور زن طنبور نواز
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به کابول ب کابلی} یک سیه رو دیو کابولی زنی گشت بر شهزاده ناگه رهزنی) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
کاپوری سپیده سپید، کاپور فروش، بابونه از گیاهان منسوب به کافور: هر چیز بسیار سپید و صاف: (در زمستان جامه کافوری میپوشد تا سردی نیفزاید) (نظامی قاری 169) یا شمعلک کافوری. شمعی که از موم سپید سازند، فروشنده کافور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کانتور
تصویر کانتور
دایره حسابداری در کارخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاموری
تصویر کاموری
کامیابی کامرا نی، توفیق فیروز مندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صابوری
تصویر صابوری
نادرست نویسی سابوری شاپوری گونه ای جامه نوعی جامه
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای که بر روی سفره و زانو اندازند تا سفره و زانو آلوده نگردد دستار خوان پیش انداز: بر این سفره آسمان نگر بقرصها ستارگان و کاکی ماه در میانه بر کندوری شعر هوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبوهی
تصویر انبوهی
بسیاری تعدد تکثر، پری مملو بودن، کثرت جمعیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنبوری
تصویر زنبوری
پرمری، پرویزن منسوب به زنبور، خانه مشبک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناصبوری
تصویر ناصبوری
بی صبوری ناشکیبایی مقابل صبوری
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی خر خیزه از جانوران پستاندار یست از دسته بی جفتان و از راسته کیسه داران علفخوار که از علف یا دانه های گیاهان تغذیه میکنند. کانگورو از پستانداران مخصوص استرالیا است. این حیوان دارای دستهای کوتاه است که هیچوقت برای حرکت وی بکار نمیرود و فقط جهت گرفتن علفها و شاخ و برگهای درختان مورد استفاده قرار میگیرد. کانگورو بر روی دو پای خود می نشیند و از دم خویش جهت حفظ تعادل در نشستن و جستن نیز استفاده میکند. ارتفاع حیوان موقعی که بر روی پای عقبی متکی است تا 2 متر نیز میرسد. در حدود 6 گونه از این جانور شناخته شده که همه متعلق بقاره استرالیا میباشند. حرکت حیوان در موقع مواجهه با خطر سریع و بصورت جهش هایی با مسافت زیاد است که بر روی دو پای عقبی بکمک دم خود انجام میدهد و در هر جهش 15 تا 20 متر میتواند بجهد. این حیوان در سطح شکمی دارای کیسه ایست و در ته کیسه آن غده های شیری موجود است. نوزاد کانگورو که در ابتدای تولد باندازه لوبیایی است بوسیله مادر در ته کیسه قرار داده میشود و در همان جا بوسیله غده های مترشحه شیر تغذیه میگردد و رشد میکند و پس از آنکه قدری بزرگتر شد و بقردیک گربه گردید از کیسه خارج میشود و با مادر چرا میکند و در مواقع خطر در کیسه مادر داخل میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاتگوری
تصویر کاتگوری
فرانسوی رده، فند، روش، گون، گفتار (مقولد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشوری
تصویر دانشوری
عالمی دانشمندی
فرهنگ لغت هوشیار
((گُ رُ))
پستانداری است از دسته بی جفتان و از راسته کیسه داران علفخوار. کانگورو از پستانداران مخصوص استرالیا است. این حیوان دارای دست های کوتاه است که هیچ وقت برای حرکت وی به کار نمی رود و فقط جهت گرفتن علف ها و شاخ و برگ های درختان مورد است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربری
تصویر کاربری
آکتیویته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جانوری
تصویر جانوری
حیوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انبوهی
تصویر انبوهی
ازدحام، تراکم
فرهنگ واژه فارسی سره
بی قراری، ناآرامی، ناشکیبایی، ناشکیبی
متضاد: صبوری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
1ـ دیدن کانگورو در خواب، نشانه آن است که دشمنی میکوشد شما را در موقعیت خطرناکی قرار دهد. ، 2ـ اگر خواب ببینید کانگورو به شما حمله میکند، علامت آن است که آبرویتان در خطر قرار خواهد گرفت. ، 3ـ اگر در خواب کانگورویی را بکشید، علامت آن است که بر دشمنان و موانعی که بر سر راه شما ایجاد میشود پیروز خواهید شد. ، 4ـ دیدن مخفیگاه کانگورو در خواب، علامت آن است که در راه صحیح کسب موفقیت قرار میگیرید. .
فرهنگ جامع تعبیر خواب