کنتور کنتور دستگاه مخصوص تعیین مصرف برق، آب، گاز و امثال آن ها، دستگاه شمارنده برای کمیّت های مختلف فرهنگ فارسی عمید
کاتور کاتور کاتوره: (چه چیز است آنکه باز راست و بازور همی سازد بکار سازش گور) (بگور اندر شود ناگه پیاده برون آید سوار از گور کاتور) فرهنگ لغت هوشیار
کنتور کنتور آلتی که مقدار مصرف برق، آب، گاز و غیره را در یک کارخانه یا یک موسسه تعیین کند فرهنگ لغت هوشیار
کانور کانور جای ریختن آرد یا غله در خانه یا دکان که از خشت و گِل یا تخته درست کنند، کَنور، پَرخَو، کُندوک، کُندو، کُندولِه فرهنگ فارسی عمید