جدول جو
جدول جو

معنی کاملین - جستجوی لغت در جدول جو

کاملین
(دخترانه)
گیاهی با گلهای زرد و کوچک
تصویری از کاملین
تصویر کاملین
فرهنگ نامهای ایرانی
کاملین
فرانسوی گل کتنجک
تصویری از کاملین
تصویر کاملین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متکاملین
تصویر متکاملین
جمع متکامل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاملیا
تصویر کاملیا
(دخترانه)
گلی درشت و زیبا به رنگ سفید و صورتی که در بهار ظاهر می شود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامدین
تصویر کامدین
(پسرانه)
خواسته دین
فرهنگ نامهای ایرانی
کامیله در فارسی پیروان ابیکامل که از یک سوی مردمی را که سر از پیروی علی (ع) باز زده بودند از دین برگشته می دانستند و از سوی دیگر علی (ع) را سر زنش می کردند که چرا از هده خویش در جانشینی پیامبر (ص) چشم پوشیده است هم چنین کاملیه تنگسار (تناسخ) را باور داشتند درختچه ایست زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک میباشد. برگها یش بیضی و شبیه برگ چای است و گلهایش خوشرنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا بفراوانی کشت میشوند. این گیاه همیشه سبز است و گلهایش درشت و زیبا برنگها سفید یا صورتی و یا قرمز است. گونه ژاپنی این گیاه در سال 1749 م. باروپا برده شده و امروز در آنجا بخصوص در فرانسه و ایتالیا بفراوانی کشت و تربیت میشود کاملیه قاملیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاملیت
تصویر کاملیت
تکمیل و کمال
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بر گرفته از نام ایتالیایی کشیش که این درختچه یا گلبن را از آسیا به اروپا برده کتنجک از گیاهان درختچه ایست زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک میباشد. برگها یش بیضی و شبیه برگ چای است و گلهایش خوشرنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا بفراوانی کشت میشوند. این گیاه همیشه سبز است و گلهایش درشت و زیبا برنگها سفید یا صورتی و یا قرمز است. گونه ژاپنی این گیاه در سال 1749 م. باروپا برده شده و امروز در آنجا بخصوص در فرانسه و ایتالیا بفراوانی کشت و تربیت میشود کاملیه قاملیا
فرهنگ لغت هوشیار
((مِ))
درختچه ای است زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک می باشد. برگ هایش بیضی و شبیه برگ چای است و گل هایش خوش رنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا به فراوانی کشت می شوند. این گیاه همیشه سبز است
فرهنگ فارسی معین
درختچه ای زینتی و همیشه سبز از خانوادۀ چای با برگ های بیضی شکل و گل های سفید یا صورتی که در بهار می شکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کملین
تصویر کملین
این واژه که رمن (کمل) است در تازی نیامده بزرگان برجستگان جمع کمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامشین
تصویر رامشین
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامتین
تصویر رامتین
(دخترانه)
آرامش تن، موسیقی دان عهد ساسانیان، نام یکی از نوازندگان و موسیقیدانان در زمان ساسانیآنکه واضع ساز چنگ بوده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژاکلین
تصویر ژاکلین
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مارلین
تصویر مارلین
(دخترانه)
برج، پناهگاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاعلین
تصویر جاعلین
برسازها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کامبیز
تصویر کامبیز
(پسرانه)
گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کارولین
تصویر کارولین
(دخترانه)
نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاترین
تصویر کاترین
(دخترانه)
پاک، بی آلایش
فرهنگ نامهای ایرانی
کوچ کننده رحلت کننده کوچنده جمع راحلین، جمع راحل، راهیان فراروان فراپروازان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سافل، فرود ترین، گمراهان جمع سافل در حالت نصبی و جری یا اسفل سافله هفتمین طبقه دوزخ که در زیر طبقات است، گمراهی کافر ضلالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایلین
تصویر سایلین
جمع سایل پرسش کنندگان سوال کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائلین
تصویر سائلین
جمع سایل پرسش کنندگان سوال کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
در آینده درون آینده مقابل خارج جمع داخلین، درون اندرون، مقابل خارج. یا داخل و خارج. درون و بیرون، داخله و خارجه، جمع داخل، درونیان، درون ها، درآیندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
آنچه معین و مشخص نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامبرین
تصویر کامبرین
دورۀ اول از دوران پالئوزوئیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کاربیننده، کارشناس، کاردان، ماهر، برای مثال شکر ایزد را که ما را خسرویی ست / کارساز و کاربین و کاردان (فرخی - ۲۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کالیدن
تصویر کالیدن
درهم شدن، آشفته شدن، ژولیده شدن، گریختن، دور شدن، برای مثال ز کالیدن یک تن از رزمگاه / شکست اندر آید به پشت سپاه (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائلین
تصویر قائلین
قائل ها، گوینده های سخن، سخنگوها، جمع واژۀ قائل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظالمین
تصویر ظالمین
ظالم ها، ستمگران، بیدادگران، جباران، ظلّام، ظلمه، جمع واژۀ ظالم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سافلین
تصویر سافلین
سافل ها، پایین ها، فرودها، نشیب ها، پست ها، فرومایه ها، زبون ها، جمع واژۀ سافل
فرهنگ فارسی عمید
ستمکار ستمگر مردم آزار جمع ظلام ظلمه ظالمون ظالمین، جمع ظالم، ستمگران گرداسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاملیت
تصویر عاملیت
کارگزاری پیشکاری ورزیتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاملان
تصویر عاملان
کرتاران کار داران کار گزاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عامدین
تصویر عامدین
قصد کننده آهنگ کننده جمع عامدین
فرهنگ لغت هوشیار