جدول جو
جدول جو

معنی کاملا - جستجوی لغت در جدول جو

کاملا
سراسر
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
فرهنگ واژه فارسی سره
کاملا
به کمال، تماماً، جمله، کلاً، واقعاً
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کاملا
قطعا
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به عربی
کاملا
Consummately, Fully, Absolutely, Completely, Perfectly, Totally, Utterly, Wholly
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کاملا
absolument, complètement, parfaitement, totalement
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کاملا
absoluut, volledig, perfect, volkomen
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به هلندی
کاملا
absolutamente, completamente, totalmente, perfeitamente
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کاملا
absolut, vollständig, vollkommen, perfekt, völlig
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به آلمانی
کاملا
absolutnie, całkowicie, w pełni, doskonale
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به لهستانی
کاملا
абсолютно , полностью , идеально , совершенно
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به روسی
کاملا
абсолютно , повністю , досконало , цілком , повністю
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کاملا
absolutamente, completamente, perfectamente, totalmente
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کاملا
assolutamente, completamente, perfettamente, totalmente, interamente
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کاملا
sepenuhnya, secara sempurna
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کاملا
पूरी तरह से , पूरी तरह से , पूरी तरह से
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به هندی
کاملا
완전히 , 완벽하게
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به کره ای
کاملا
بالکل , مکمل طور پر , مکمل طور پر , مکمل طور پر , مکمل طور پر
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به اردو
کاملا
সম্পূর্ণভাবে , পুরোপুরি , পুরোপুরি , সম্পূর্ণরূপে , সম্পূর্ণরূপে , সম্পূর্ণভাবে
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به بنگالی
کاملا
อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์แบบ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์ , อย่างสมบูรณ์
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به تایلندی
کاملا
kabisa, kikamilifu
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کاملا
完全に , 完全に
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کاملا
完全地 , 完全地 , 完美地 , 完全地
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به چینی
کاملا
באופן מוחלט , באופן מוחלט , באופן מוחלט , במלואו , באופן מושלם , לחלוטין , לחלוטין , באופן מלא
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به عبری
کاملا
tamamen, mükemmel bir şekilde
تصویری از کاملا
تصویر کاملا
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاملیا
تصویر کاملیا
(دخترانه)
گلی درشت و زیبا به رنگ سفید و صورتی که در بهار ظاهر می شود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامله
تصویر کامله
(دخترانه)
مؤنث کامل، بی عیب، بی نقص
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامله
تصویر کامله
کامل، تمام، مقابل ناقص، جمع کمله، بی عیب و نقص، در علوم ادبی در علم عروض بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن»
فرهنگ فارسی عمید
نخی که از پشم یا کرک می ریسند و به وسیلۀ میل با آن معمولاً لباس های زمستانی می بافند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ تَ)
تماماً و همگی و سراسر و بی کسر و نقصان. (ناظم الاطباء). بطور کامل و بی نقص و عیب. بغایت. بالمره. بالکله
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ج کامله. (ناظم الاطباء). رجوع به کامله و کامل شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی بر گرفته از نام ایتالیایی کشیش که این درختچه یا گلبن را از آسیا به اروپا برده کتنجک از گیاهان درختچه ایست زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک میباشد. برگها یش بیضی و شبیه برگ چای است و گلهایش خوشرنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا بفراوانی کشت میشوند. این گیاه همیشه سبز است و گلهایش درشت و زیبا برنگها سفید یا صورتی و یا قرمز است. گونه ژاپنی این گیاه در سال 1749 م. باروپا برده شده و امروز در آنجا بخصوص در فرانسه و ایتالیا بفراوانی کشت و تربیت میشود کاملیه قاملیا
فرهنگ لغت هوشیار
نخهای سست پشمین یا پنبه ای که زنان با قلاب یا میل بدان جامه بافند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاملاً
تصویر کاملاً
((مِ لَ نْ))
به طور کامل، تماماً
فرهنگ فارسی معین
((مِ))
درختچه ای است زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک می باشد. برگ هایش بیضی و شبیه برگ چای است و گل هایش خوش رنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا به فراوانی کشت می شوند. این گیاه همیشه سبز است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاموا
تصویر کاموا
کانوا، نوعی نخ که از کرک یا ابریشم می ریسند و با آن لباس زمستانی می بافند، کاموا
فرهنگ فارسی معین