- کافوربیزی
- عمل کافوربیز، کنایه از باریدن برف
معنی کافوربیزی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل کافور بیز پخش کردن کافور، باریدن برف: (هوا کافور بیزی می نماید هوای ما اگر سرد است شاید) (نظامی)
کافوربیزنده، کافوربار، کنایه از بارندۀ برف، برای مثال هوا کافوربیزی می نماید / هوای ما اگرسرد است شاید (نظامی۲ - ۲۷۸)
کافور بیزنده کافور بار. یا ابر کافور بیز. ابری که برف بارد