جدول جو
جدول جو

معنی کاسلار - جستجوی لغت در جدول جو

کاسلار
از توابع زیرآب واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامکار
تصویر کامکار
(پسرانه)
کامروا، موفق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاردار
تصویر کاردار
(پسرانه)
وزیر پادشاه، حاکم، والی، نام پسر بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باسکار
تصویر باسکار
(دخترانه)
قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال (نگارش کردی: باسکار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامیار
تصویر کامیار
(پسرانه)
کامیاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامگار
تصویر کامگار
(پسرانه)
کامکار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا، کامران، موفق، خوشبخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاسیار
تصویر پاسیار
پایور شهربانی مانند سرهنگ ارتش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارزار
تصویر کارزار
جنگ وجدال، پیکار، نبرد، برای مثال همی تا برآید به تدبیر کار / مدارای دشمن به از کارزار (سعدی۱ - ۷۳)، میدان جنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاسپار
تصویر پاسپار
پایمال شده، لگدمال شده، لگدکوب، پامال
پاسپار کردن: پاسپر کردن، لگدکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باستار
تصویر باستار
اشاره به شخص یا چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان
باستار و بیستار: فلان و بهمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاردار
تصویر کاردار
مامور سیاسی که در سفارتخانه پس از سفیر کارهای سفارتخانه را اداره می کند، وزیر
حاکم، کارمند دولت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاسدار
تصویر پاسدار
پاس دارنده، نگهبان، مراقب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کالار
تصویر کالار
تخته سنگ پهن و نازک
فرهنگ فارسی عمید
آب کندی را گویند که بسیار عمیق باشد و از کنار تا کنار او آن مقدار باشد که اسب و آدم نتواند جست، (برهان)، تالاب بزرگ که اسب و آدم از آن نتواند گذرد، تخته سنگ تنگ و نازکی را نیز گویند که بر روی مردروهای زیر حمام و جویهای آب پوشند، (برهان)، سنگ نازک چون آجر که روی جوی را پوشانند، تله (در تداول مردم قزوین)
لغت نامه دهخدا
دیهی به نیم فرسنگی مغرب قیر
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاتیلار
تصویر کاتیلار
فرانسوی کاتیلاک بنگرید به کاتیلاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکاسلات
تصویر تکاسلات
جمع تکاسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارزار
تصویر کارزار
میدان جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
وزیر پادشاه را گویند و کاردان جمع آنست که وزیران باشند، وکیل، مامور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالزار
تصویر کالزار
کار زار حرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامیار
تصویر کامیار
بهره مند، کامیاب، آنکه بارزوی خود رسید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسیار
تصویر پاسیار
سرهنگ شهربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داستار
تصویر داستار
دلال سمسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسپار
تصویر پاسپار
لگد کوب، پایمال شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسدار
تصویر پاسدار
نگهبان، مراقب، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسوار
تصویر پاسوار
سوارپا پیاده جلد و چابک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باستار
تصویر باستار
(مبهمات) فلان بهمان. یا با ستار و بیستار. فلان و بهمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالار
تصویر کالار
آبکند عمیق که اسب و سوار از آن گذر نتواند کرد، تخته سنگ پهن و نازک، کالب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارتار
تصویر کارتار
دولتمرد، عامل، دولتمرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاردار
تصویر کاردار
شاغل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کارزار
تصویر کارزار
صحنه جنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاریار
تصویر کاریار
معاون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاسدار
تصویر پاسدار
محافظ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کالابر
تصویر کالابر
آسانسور حمل اجناس و اشیاء
فرهنگ واژه فارسی سره