کاسجوک. خارپشت کلان تیراندازرا گویند. (برهان). رکاشه و ریکاشه. (جهانگیری) (انجمن آرا). تشی. نوعی از قنفذ کبیر جبلی: بروی صف شده از زخم یاسج همه اعضاش همچون پشت کاسج. نزاری قهستانی (ازجهانگیری). و رجوع به کاسجوک و تشی شود
کاسجوک. خارپشت کلان تیراندازرا گویند. (برهان). رکاشه و ریکاشه. (جهانگیری) (انجمن آرا). تشی. نوعی از قنفذ کبیر جبلی: بروی صف شده از زخم یاسج همه اعضاش همچون پشت کاسج. نزاری قهستانی (ازجهانگیری). و رجوع به کاسجوک و تشی شود
بی رواگ بی خریدار ناروا نارایج بی رونق مقابل روا رواج: (بازار حکمت کاسد و مزاج اهل شریعت فاسد) (جامع الحکمتین) یا کالای (متاع) کاسد. متاعی که از آن استقبال نکنند کالای ناروان
بی رواگ بی خریدار ناروا نارایج بی رونق مقابل روا رواج: (بازار حکمت کاسد و مزاج اهل شریعت فاسد) (جامع الحکمتین) یا کالای (متاع) کاسد. متاعی که از آن استقبال نکنند کالای ناروان
شکننده یکی از انواع پست ماهوت چون شالکی: (نیست جز اطلس و الباغ و میان تو کاسر پادشاهی که بهمسایه گدایی دارد) (نظام قاری) شکننده قاطع، دردی است که صاحبش پندارد که عضو دردناک میشکند. یا عقاب کاسر. عقابی که وقت فرود آمدن پرها را فراهم آورد
شکننده یکی از انواع پست ماهوت چون شالکی: (نیست جز اطلس و الباغ و میان تو کاسر پادشاهی که بهمسایه گدایی دارد) (نظام قاری) شکننده قاطع، دردی است که صاحبش پندارد که عضو دردناک میشکند. یا عقاب کاسر. عقابی که وقت فرود آمدن پرها را فراهم آورد
پیاله، ظرف، کوس، بیرونی ترین پوشش گل کاسه داغ تر از آش: کنایه از واسطه ای که از صاحب حق بیشتر جوش می زند کاسه ای زیر نیم کاسه بودن: کنایه از نیرنگی در کار بودن کاسه کوزه کسی را به هم زدن: کنایه از شر و فساد و خرابی
پیاله، ظرف، کوس، بیرونی ترین پوشش گل کاسه داغ تر از آش: کنایه از واسطه ای که از صاحب حق بیشتر جوش می زند کاسه ای زیر نیم کاسه بودن: کنایه از نیرنگی در کار بودن کاسه کوزه کسی را به هم زدن: کنایه از شر و فساد و خرابی