ژان باتیست. مجسمه ساز فرانسوی، متولد در ’والانسین’ سازندۀ پیکره های ’رقص’ (در اپرای پاریس) و ’چهار بخش جهان’ (چشمۀ لوکزامبورک) و ’اگولن’ و مجسمه های نیم تنه که در نهایت هنرمندی ساخته شده است. (1827- 1875)
ژان باتیست. مجسمه ساز فرانسوی، متولد در ’والانسین’ سازندۀ پیکره های ’رقص’ (در اپرای پاریس) و ’چهار بخش جهان’ (چشمۀ لوکزامبورک) و ’اگولن’ و مجسمه های نیم تنه که در نهایت هنرمندی ساخته شده است. (1827- 1875)
نام قدیم کشورکابل، از جاهائی که از گرشاسب اطلاعی به دست می آید بند اول فرگرد نهم وندیداد است که گوید: ’هفتمین کشوری که من اهورمزدا بیافریدم واکرته میباشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ثئیتی پری را که بگرشاسب پیوست بیافرید’ واکرته اسم قدیم کشور کابل است، در گزارش پهلوی اوستا این کلمه بکاپول ترجمه گردیده، اما لفظ خنه ثئیتی بقول بارتولمه ایرانی نیست و نمیدانیم معنی لغوی آن چیست، فقط اطلاع داریم که یکی از پتیاره های کابلی است که گرشاسب فریفتۀ او شده بود و در بند 5 از فرگرد 19 وندیداد نیز از او یاد شده است (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی تألیف دکتر معین ص 421)
نام قدیم کشورکابل، از جاهائی که از گرشاسب اطلاعی به دست می آید بند اول فرگرد نهم وندیداد است که گوید: ’هفتمین کشوری که من اهورمزدا بیافریدم واکرته میباشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ثئیتی پری را که بگرشاسب پیوست بیافرید’ واکرته اسم قدیم کشور کابل است، در گزارش پهلوی اوستا این کلمه بکاپول ترجمه گردیده، اما لفظ خنه ثئیتی بقول بارتولمه ایرانی نیست و نمیدانیم معنی لغوی آن چیست، فقط اطلاع داریم که یکی از پتیاره های کابلی است که گرشاسب فریفتۀ او شده بود و در بند 5 از فرگرد 19 وندیداد نیز از او یاد شده است (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی تألیف دکتر معین ص 421)
شخصی را گویند که بر سر مزدوران بایستد و ایشان را کار فرماید و نگذارد که ایشان در کار تعلل کنند. (برهان). کارفرما و سرکار و عمله و بنا. (انجمن آرا) (آنندراج). مطلق کارفرما و آنکه بر سر فعله و بنّاو مزدور باشد و به آنها کار فرماید و سرکار و مباشرو گماشته. (ناظم الاطباء). در لسان العجم تألیف شعوری بمعنی ’کارافژول’ آمده است. (شعوری ج 2 ص 248 ب)
شخصی را گویند که بر سر مزدوران بایستد و ایشان را کار فرماید و نگذارد که ایشان در کار تعلل کنند. (برهان). کارفرما و سرکار و عمله و بنا. (انجمن آرا) (آنندراج). مطلق کارفرما و آنکه بر سر فعله و بنّاو مزدور باشد و به آنها کار فرماید و سرکار و مباشرو گماشته. (ناظم الاطباء). در لسان العجم تألیف شعوری بمعنی ’کارافژول’ آمده است. (شعوری ج 2 ص 248 ب)
چاشنی تفنگ، گونه ای میوه خشک شکوفا که از چند بر چه بوجود آمده است. میوه کپسول دارای اشکال متعدد است. در برخی میوه ها قسمتی از میوه مانند سر پوش از روی قسمت دیگر برداشته میشود. در این صورت کپسول را بنام مجری یا پیکسید میخوانند مانند میوه با رهنگ و گل ناز و برخی دیگر بواسطه سوراخها یی که در زیر صفحه کله واقع است دانه را آزاد میکنند در این صورت گرز خوانده میشوند مانند میوه شقایق و خشخاش. برخی میوه ها هم شکفتنشان با صدایی نسبه شدید توام و ناگهانی است مانند میوه گیاه فلوکس و میوه هور، پوشینه ای ژتینی و باندازه های مختلف که گرد ها و گاهی مایعات و روغنهای داوریی را به جهت مخفی نگهداشتن طعم بد آنها در درون آن جای میدهند
چاشنی تفنگ، گونه ای میوه خشک شکوفا که از چند بر چه بوجود آمده است. میوه کپسول دارای اشکال متعدد است. در برخی میوه ها قسمتی از میوه مانند سر پوش از روی قسمت دیگر برداشته میشود. در این صورت کپسول را بنام مجری یا پیکسید میخوانند مانند میوه با رهنگ و گل ناز و برخی دیگر بواسطه سوراخها یی که در زیر صفحه کله واقع است دانه را آزاد میکنند در این صورت گرز خوانده میشوند مانند میوه شقایق و خشخاش. برخی میوه ها هم شکفتنشان با صدایی نسبه شدید توام و ناگهانی است مانند میوه گیاه فلوکس و میوه هور، پوشینه ای ژتینی و باندازه های مختلف که گرد ها و گاهی مایعات و روغنهای داوریی را به جهت مخفی نگهداشتن طعم بد آنها در درون آن جای میدهند