جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کارپژوه

کارپژول

کارپژول
کارفژول. کارافژول. رجوع به کارافژول شود
لغت نامه دهخدا

خبرپژوه

خبرپژوه
آنکه خبر جوید. آنکه پژوهش خبر کند، جاسوس. عین. (السامی فی الاسامی) (شعوری ج 1 ورق 379)
لغت نامه دهخدا

کاروژول

کاروژول
شخصی را گویند که بر سر مزدوران بایستد و ایشان را کار فرماید و نگذارد که ایشان در کار تعلل کنند. (برهان). کارفرما و سرکار و عمله و بنا. (انجمن آرا) (آنندراج). مطلق کارفرما و آنکه بر سر فعله و بنّاو مزدور باشد و به آنها کار فرماید و سرکار و مباشرو گماشته. (ناظم الاطباء). در لسان العجم تألیف شعوری بمعنی ’کارافژول’ آمده است. (شعوری ج 2 ص 248 ب)
لغت نامه دهخدا