- کاروژول
- کارفرما، سرکارگر، سرعمله
معنی کاروژول - جستجوی لغت در جدول جو
- کاروژول ((وَ))
- کاروژولنده، سرکارگر، سرعمله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاروژول، کارفرما، سرکارگر، سرعمله
کارفرما، پیشکار کارگزار
شخصی که بر سر مزدوران بایستد و ایشانرا کار فرماید و نگذارد که در کار تعلل کنند سر عمله سر کارگر
کارپژوهنده، مفتش، بازرس
پیشکار، گماشته و کارگزار
پیشکار کارگزار، کاروژول
مفتش، بازرس
شال گردن (گویش گیلکی)
کارساز، کاردان، برای مثال کاربشولی که خردکیش شد / از سر تدبیر و خرد پیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۰)
پیشکار کارگزار، کاروژول
پیشکار کارگزار، کاروژول