کارطلب کسی که در جستجوی شغل و کار است، خواهان کارزار، کارزار طلب، جنگ جو ادامه... کسی که در جستجوی شغل و کار است، خواهان کارزار، کارزار طلب، جنگ جو تصویر کارطلب فرهنگ فارسی عمید
کارطلب (پَ رَ / رِ) کنایه از شجاع و بهادر. (غیاث) (آنندراج). کسی که در جستجو و تلاش کار باشد. (ناظم الاطباء). کارجو. کارخواه ادامه... کنایه از شجاع و بهادر. (غیاث) (آنندراج). کسی که در جستجو و تلاش کار باشد. (ناظم الاطباء). کارجو. کارخواه لغت نامه دهخدا