- کارشناس
- مهندس، خبره، صاحبنظر
معنی کارشناس - جستجوی لغت در جدول جو
- کارشناس
- کسی که در کاری بصیرت و مهارت دارد، متخصص، اهل خبره، دارای مدرک لیسانس
- کارشناس
- متخصص، شریک، دانشمند، بخرد، حاذق در کار، دانای کار
- کارشناس ((ش))
- دانای کار، متخصص، دارای تحصیلات در حد لیسانس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لیسانس، مهندسی
آشنایی و آگاهی به کارها و امور، بررسی موضوع یا امری به وسیلۀ کارشناسان مثلاً این موضوع باید کارشناسی شود، دورۀ تحصیلات چهارسالۀ دانشگاهی، لیسانس
شناسایی کار، خبرگی، دوره تحصیلات چهارساله دانشگاهی
دانای کار شناسنده امور خبره متخصص: (شریک امور - رحمه الله علیه - که از دهات عالم وزیر کان دنیا و کار شناسان جهان بود. ) (کتاب القصص) توضیح فرهنگستان این کلمه را بجای اهل خبره بر گزیده است، عاقل دانا، منجم اختر شناس
ارزشناس
قدرشناس
متخصص به علم آمار
شناسنده راه، آشنا به راه
کسی که انواع خاک ها را بشناسد و خاصیت زمینهای مختلف را جهت کشت و زرع تشخیص بدهد
مستشرق شرق شناس
آنکه ارزش کسی یا چیزی را بداند، قدردان
کسی که انواع داروها و خواص درمانی آن ها را بشناسد
کسی که به قواعد علم آمار آگاهی دارد، متخصص احصائیه
کسی که راه را بلد باشد و دیگران را راهنمایی کند، شناسندۀ راه، راه دان
نوعی دراز که در قدیم بهنگام جنگ آنرا مینواختند. توضیح امروزه نیز در ولایات شمالی ایران (مخصوصا گیلان) بهنگام اقامه مراسم عزا داری (عاشورا) بندرت استعمال میشود
شناسایی کار معرفت امور خبرگی. توضیح این اصطلاح را فرهنگستان بجای} خبرویت {متداول در دادگستری پذیرفته است
آنکه کان شناسی داند. عالم معدن شناسی معدن شناس
کسی که شناسائی به احوال کتابها و مصنفان و مولفان و مترجمان دارد
کسی که آشنا و دانا به اوضاع و احوال ملل مشرق زمین است، شرق شناس، مستشرق
کسی که به اوضاع معادن و موادی که در آن ها است آشنا باشد، معدن شناس
Herbalist
травник
Kräuterkundiger
травник
zielarz
fitoterapeuta
erborista
herbolario
herboriste
kruidenkenner