جدول جو
جدول جو

معنی راهشناس

راهشناس
کسی که راه را بلد باشد و دیگران را راهنمایی کند، شناسندۀ راه، راه دان
تصویری از راهشناس
تصویر راهشناس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با راهشناس

راهشناس

راهشناس
بلد. شناسندۀ راه. آشنا به راه. که راه را بشناسد. که راه را بلد باشد، شناسندۀ حق. شناسای حقیقت. که آشنا به دین باشد. که حق و حقیقت رابشناسد. که به حقیقت معرفت داشته باشد:
عارف اندیشه بود و راهشناس
پارساییش را نبود قیاس.
نظامی
لغت نامه دهخدا

خاکشناس

خاکشناس
کسی که انواع خاک ها را بشناسد و خاصیت زمینهای مختلف را جهت کشت و زرع تشخیص بدهد
فرهنگ لغت هوشیار