کسی که زیاد کار می کند یا خوب از عهدۀ کاری برمی آید، کارکن، فعّال کنایه از مؤثر اثرگذار مثلاً تیر کاری، زخم کاری کنایه از جنگ جو، دلیر و جنگاور کنایه از نیکو، خوب
کسی که زیاد کار می کند یا خوب از عهدۀ کاری برمی آید، کارکن، فعّال کنایه از مؤثر اثرگذار مثلاً تیر کاری، زخم کاری کنایه از جنگ جو، دلیر و جنگاور کنایه از نیکو، خوب
نوعی سنگ سخت، گرانیت، برای مثال رخ خارا به خون لعل می شست / مگر در سنگ خارا لعل می جست ی چو از لعل لب شیرین خبر یافت / به سنگ خاره در گفتی گهر یافت (نظامی۲ - ۲۲۹) نوعی پارچۀ ابریشمی دست باف، ستبر، موج دار و رنگین یا سفید، برای مثال چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی - ۱۳۶) خارا سفتن: شکستن، ساییدن یا سوراخ کردن سنگ خارا، برای مثال کوه کن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت / هرچه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت (ظهوری - لغتنامه - خارا سفتن)
نوعی سنگ سخت، گرانیت، برای مِثال رخ خارا به خون لعل می شست / مگر در سنگ خارا لعل می جست ی چو از لعل لب شیرین خبر یافت / به سنگ خاره در گفتی گهر یافت (نظامی۲ - ۲۲۹) نوعی پارچۀ ابریشمی دست باف، ستبر، موج دار و رنگین یا سفید، برای مِثال چون باد زندنیجی کهسار برکشد / بر خاک و خاره سندس و خارا برافکند (خاقانی - ۱۳۶) خارا سفتن: شکستن، ساییدن یا سوراخ کردن سنگ خارا، برای مِثال کوه کن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت / هرچه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت (ظهوری - لغتنامه - خارا سفتن)
گاسپار کلر فرانسوا ماری ریش، (بارون د، مهندس فرانسوی متولد در شامله نزدیک لیون در 1755 و متوفی بپاریس در 1839 میلادی وی پس ازفراغت از مدرسه پن اشوسه به مناصب عالیه رسید
گاسپار کلر فرانسوا ماری ریش، (بارون دُ، مهندس فرانسوی متولد در شامله نزدیک لیون در 1755 و متوفی بپاریس در 1839 میلادی وی پس ازفراغت از مدرسه پُن اِشوسه به مناصب عالیه رسید
یکی از باغهای چهارگانه معروف اصفهان در قدیم، برکنار زاینده رود: مرا هوای تماشای باغ کاران است که پیش اهل خرد خوشترین کار آن است برای جرعۀ آب حیاتش اسکندر چه سالهاست که سرگشته و پریشان است بزیر سایۀ طوبی وش صنوبر او میان صحن چمن خوابگاه رضوان است، نهاد قصر فلک پیکرش میانۀ آن نشستگاه مه و آفتاب رخشان است، حسین بن محمد آوی (ترجمه محاسن اصفهان مافروخی ص 28)، آب حیوان است گویی پیش بستان ارم زندرود او که دارد باغ کاران برکران، سعدالدین سعید هروی در وصف اصفهان (ترجمه محاسن اصفهان ص 30)، برد گلزار تو ز چرخ کلاه رفت آب ارم ز آتشگاه هرکه اکنون بباغ کارانست گو نگه دار جا که کار آنست، خجندی (از ترجمه محاسن اصفهان ص 105)، گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود باغ کاران یاد باد، حافظ (دیوان چ قزوینی ص 71)
یکی از باغهای چهارگانه معروف اصفهان در قدیم، برکنار زاینده رود: مرا هوای تماشای باغ کاران است که پیش اهل خرد خوشترین کار آن است برای جرعۀ آب حیاتش اسکندر چه سالهاست که سرگشته و پریشان است بزیر سایۀ طوبی وش صنوبر او میان صحن چمن خوابگاه رضوان است، نهاد قصر فلک پیکرش میانۀ آن نشستگاه مه و آفتاب رخشان است، حسین بن محمد آوی (ترجمه محاسن اصفهان مافروخی ص 28)، آب حیوان است گویی پیش بستان ارم زندرود او که دارد باغ کاران برکران، سعدالدین سعید هروی در وصف اصفهان (ترجمه محاسن اصفهان ص 30)، برد گلزار تو ز چرخ کلاه رفت آب ارم ز آتشگاه هرکه اکنون بباغ کارانست گو نگه دار جا که کار آنست، خجندی (از ترجمه محاسن اصفهان ص 105)، گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود باغ کاران یاد باد، حافظ (دیوان چ قزوینی ص 71)
سنگی است از دسته سنگهای آذرین درونی که خود دسته مشخصی را بنام سنگهای خارایی تشکیل میدهد. سنگی است سخت و مرکب از بلورهای اصلی کوارتز فلدسپات و میکا که برنگهای خاکستری و پشت گلی و سبز دیده میشود گرانیت، نوعی از بافته ابریشمی که مانند صوف موج داراست و مخطط عتابی، نغمه ایست از موسیقی
سنگی است از دسته سنگهای آذرین درونی که خود دسته مشخصی را بنام سنگهای خارایی تشکیل میدهد. سنگی است سخت و مرکب از بلورهای اصلی کوارتز فلدسپات و میکا که برنگهای خاکستری و پشت گلی و سبز دیده میشود گرانیت، نوعی از بافته ابریشمی که مانند صوف موج داراست و مخطط عتابی، نغمه ایست از موسیقی