معنی کاره کاره صاحب نفوذ و تسلط، آنکه از وی کاری برمی آیدپسوند متصل به واژه به معنای کار مثلاً همه کاره، هیچ کاره، بیکاره، ستمکارهپشتواره، پشته، پشتۀ علف یا هیزم تصویر کاره فرهنگ فارسی عمید