- کارآزمودگی
- عمل کارآزموده، کارآزموده بودن،
برای مثال ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بود سالخورد (سعدی۱ - ۷۴)
معنی کارآزمودگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و کیفیت کار آزموده مجرب بودن
بی تجربه بودن در کار
مجرب، کاردیده، تجربه دیده
بی تجربگی ناپختگی. یا ناآزمودگی کار. بی تجربگی
کاردیده، تجربه دیده