معنی کارناآزمودگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی کارناآزمودگی
- کارناآزمودگی
- بی تجربه بودن در کار
تصویر کارناآزمودگی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کارناآزمودگی
کارناآزمودگی
- کارناآزمودگی
- غراره. (منتهی الارب). عدم تجربه و عدم وقوف. (ناظم الاطباء). بی تجربگی در کار
لغت نامه دهخدا
کارآزمودگی
- کارآزمودگی
- عمل کارآزموده، کارآزموده بودن، برای مِثال ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بُوَد سالخورد (سعدی۱ - ۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
کارآزمودگی
- کارآزمودگی
- عمل کارآزموده. رجوع به کارآزموده شود
لغت نامه دهخدا