معنی کارآزمودگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی کارآزمودگی
- کارآزمودگی
- عمل کارآزموده، کارآزموده بودن، برای مثال ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بود سالخورد (سعدی۱ - ۷۴) عمل کارآزموده، کارآزموده بودن، برای مِثال ز تدبیر پیر کهن برمگرد / که کارآزموده بُوَد سالخورد (سعدی۱ - ۷۴)
فرهنگ فارسی عمید