- کاذیات
- تیره کندی ها کندیان
معنی کاذیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یافته ها
باج، پاژ
بازمانده ها
جمع ذاریه، بادها
معاون
رادیاتور فرانسوی سر برغ تابشگر
جمع راسیه، ایستاها کوه های استوار
مونث زاکی
نقلها، روایتها
طبیعت خوی. سجیه خاصه، فایده اثر، جمع خصائص (خصایص) خاصیت
جمع تغذی
شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ
ماهیت، حقیقت، طبیعت، نهاد، سرشت
پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات می گیرد
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
جمع واژۀ عالیه، عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب، بزرگ، مهم، رفیع، بلند
باقی ها، پایدارها، پاینده ها، جاویدها، بازمانده ها، به جامانده ها، جمع واژۀ باقی
باقیات صالحات: کارهای خوب و آثار خوب که از انسان باقی بماند
باقیات صالحات: کارهای خوب و آثار خوب که از انسان باقی بماند
کسی که به مراد و مقصود خود رسیده، موفق، خوشبخت، کامروا
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
خاصیت، خوی و طبیعت مخصوص کسی یا چیزی، فایده و اثر چیزی، اثر، خاص بودن
غانیه ها، زنانی که به واسطۀ زیبایی خود بی نیاز از زینت باشند، جمع واژۀ غانیه
جمع واژۀ کیفیت، صفت، حالت و چگونگی کسی یا چیزی، میزان مرغوب بودن، مست کننده بودن، لذت
جمع عادیه، باز دارنده ها تازندگان دوندگان آیینی ها، نام یکی از سیمناد های نپی مونث عادی جمع عادیات
جمع عالیه، بنگرید به عالیه جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات
تیره ده مستان
ابر بامدادی، جمع غادیات غوادی، باران بامدادی، بامداد، مونث غادی در بامداد رونده، جمع غوادی
تیره بسد های هزار چشم
جمع غانیه، برنا زنان پاک زنان بساز زنان سازگار مونث غانی زنی که به سبب حسن خویش بی نیاز از زیور باشد، زنی که به سبب سرمایه خویش از شوهر خود بی نیاز باشد، زن جوان پاکدامن با شوی، جمع غانیات