- ژیوتین
- فرانسوی ژیوی اشکوب زبرین دونی میانی زبانزد زمین شناسی
معنی ژیوتین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلتی جهت بریدن سر
دستگاهی مخصوص اعدام در فرانسه به شکل چهارچوب که با رها کردن تیغۀ سنگین و برنده در جهت عمودی، سر محکوم را قطع می کرد، دستگاهی که کاغذ، ورق آهن و مانند آن ها را به همین شکل برش می دهد
خایه ها دو خایه تخمگان دوخایه خصیتین
علامات موروثی
فرانسوی ویزندک ماده ای لزج و چسبنده که برای ساختن چسب و نیز جهت چاپهای فوری دستی در روی نورد های ماشین چاپ بکار رود و آنرا از سریشم ماهی گلسیرین قند و آب و امونیاک سازند. کلمه ایست فرانسوی، اصل آن بزبان لاتین، ژلاسیو بمعنی انجماد و یخ بستن است و آن ماده ایست شبیه به لرزانک میوه که از الیاف نسوج حیوانات گرفته می شود و برای ساختن چسبها و در چاپ نیز بکار می برند
فرانسوی شسنک (شسن صدف)
بیضه ها، تخمها، مرکزها، جمع واژۀ بیضه
ماده ای حاوی پروتئین که در تهیۀ چسب، فیلم های عکاسی، ژله و بستنی به کار می رود
ماده سمی که در برگ توتون وجود دارد
((ژِ))
فرهنگ فارسی معین
ماده ای لزج و چسبنده که از جوشاندن استخوان در آب به دست می آید و در صنعت و تهیه مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد
ماده ای است سمی که در توتون وجود دارد
ماده روغنی و آتش گیر سمی که در برگ توتون وجود دارد و برای تولید حشره کش ها به کار می رود
کفش که با دیواره های بلند که تا بالای غوزک پا را پوشیده دارد، نیم چکمه
کفش ساقه بلند که ساقۀ آن تا مچ پا می رسد
تیشه یا میله که با آن سنگ می تراشند، کلنگ، برای مثال به تندی چنان اوفتد بر برم / که میتین فرهاد بر بیستون (آغاجی - شاعران بی دیوان - ۱۹۵)
فرانسوی گیا زایه
کلنگ و میله آهنین که سنگ تراشان بدان سنگ کنند و تراشند
کفش محکم و ساق بلند
نیزه کوچک، زوبین
زوبین، نیزۀ کوچک، نیزۀ کوتاه که در قدیم هنگام جنگ به طرف دشمن پرتاب می کردند