- ژوهیده
- تر شده، آبپاشی شده
معنی ژوهیده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باز جسته کاویده پژوهش کرده
جستجوشده، برای مثال سخن شد پژوهیده از هر دری / ز شاهی و از شاه هر کشوری (فردوسی - ۱/۱۱۸) ، رسیدگی شده
کشت و زراعت آب زده
در هم شده، آمیخته، پریشان
چکیدن آب، چکه کردن آب از سقف
درهم رفته، شوریده، آشفته و درهم، برای مثال همی گفت ژولیده دستار و موی / کف دست شکرانه مالان به روی (سعدی - لغت نامه - ژولیده)
Shaggily
неопрятно
zottelig
безладно
potargany
de maneira desalinhada
in modo disordinato
de manera desaliñada
éparse
rommelig
अस्तव्यस्त रूप से
dengan acak
متجعّدٌ
בצורה פרועה
ボサボサに
karışık şekilde
kwa uchafu
อย่างยุ่งเหยิง
এলোমেলো
بکھرا ہوا
مذموم
آگاه شدن با خبر گشته
مفعول