معنی ژوهیدن - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ژوهیدن
ژوهیدن
- ژوهیدن
- چکیدن آب باشد از سقف خانه بسبب باران باریدن. (برهان). چکه کردن طاق از باران
لغت نامه دهخدا
ژولیدن
- ژولیدن
- (ژولید ژولد خواهد ژولید ژولنده ژولیده) در هم شدن پریشان شدن آشفته گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
پژوهیدن
- پژوهیدن
- جستجو کردن، تفحص کردن، تحقیق کردن، خواستن، طلب کردن، بازجستن، جویا شدن
فرهنگ فارسی عمید